|
نگاهی به فیلم علفزار، ساخته کاظم دانشی که مورد توجه قرار گرفت
داستان آقای قاضی
گروه فرهنگ و هنر: «علفزار» و «شادروان»، ۲ فیلمی بودند که روز گذشته در سالن ویژه اصحاب رسانه در برج میلاد به نمایش درآمدند. «علفزار» که فیلم اول کارگردانی جوان به نام کاظم دانشی است، مورد توجه اصحاب رسانه قرار گرفت. این فیلم که سوژهای ملتهب دارد، از حضور پژمان جمشیدی در نقشی متفاوت بهره میبرد؛ نقشی که به احتمال زیاد او را نامزد بهترین بازیگر نقش اول مرد و شاید برنده سیمرغ این بخش کند. بازی متفاوت پژمان جمشیدی در نقش یک بازپرس و سارا بهرامی در نقش زنی که قربانی یک فاجعه شده، از وجوه تحسینبرانگیز «علفزار» است. این فیلم به خاطر پرداختن به سوژهای که به گفته کارگردان از دل چندین پرونده قضایی بیرون آمده، مماس با خط قرمزهایی است که در سینمای ایران معمول شده است. در عین حال اما هم بهرام رادان به عنوان تهیهکننده و هم کاظم دانشی به عنوان کارگردان، در نشست خبری این فیلم از همکاری و تعامل خوب دستگاه قضا با فیلم «علفزار» گفتند. فیلم دومی که در دومین روز برگزاری جشنواره فیلم فجر روی پرده رفت، «شادروان» به تهیهکنندگی عباس نادران و کارگردانی حسین نمازی بود؛ فیلمی که نقطه نظرهای متفاوتی درباره ژانر آن وجود دارد. بهرغم کمدی تلقی شدن این فیلم، نمازی کارگردان «شادروان» آن را اثری اجتماعی، شیرین و حال خوب کن دانسته. به بهانه اکران فیلم علفزار در روز دوم جشنواره، یادداشتهایی را درباره این فیلم میخوانید. ***
سیدسعید هاشمزاده: درام دادگاهی، پدیدهای است که نداشتیم؛ درامی که برمبنای تم قضاوت شکل بگیرد و اتمسفرش دادگاه باشد؛ دادگاهی که خط قرمز در سینمای ایران محسوب میشود. اگر به دورنمای درام دادگاهی نگاه بیندازیم، ۲ فیلم کالت و مطرح را میبینیم، ۲ فیلم عدالت برای همه و دوازده مرد خشمگین، ۲ الگوی مبتنی بر تم قضاوت و عدل. در درام دادگاهی آن چیزی که موجب میشود تا داستان را دنبال کنیم مساله واقعیت است؛ واقعیتی که قرار است در بستر دادگاه فریاد زده شود و عدالت برقرار شود. در هر دو این فیلمها و از ۲ منظر متفاوت تماشاگر برای اجرای عدالت میچرخد و به فراز و فرود ماجراها دعوت میشود و در هر دو به طریقی جریان اصلی به سمت عدالت حرکت میکند. در این میان و در فیلم عدالت برای همه، وکیلی که میداند از یک گناهکار دفاع میکند نیز با اینکه از نفوذ متهم با خبر است و وظیفه وکالت دارد، زیر همه چیز میزند و به دادخواهیای میآید که باید موکل را به اشد مجازات رساند. بازی بینظیر پاچینو در نقش موکل را نیز نباید فراموش کرد که دادگاه را برای برای تحقق عدالت به آتش میکشد. اعتراض او جزو معروفترین اعتراضات خشمگینانه و عدالتخواهانه است.
حالا در علفزار تحقق عدالت را در قالب برخورد با یک بازپرس میجوییم؛ بازپرسی که میان دوراهی گیر افتاده و باید میان امر شخصی و امر و عدالت اجتماعی یکی را برگزیند. برای نخستینبار است که نقد محکمی از نفوذ در دستگاه قضا مطرح میشود و داستان حول محور محیط دادگستری میگذرد و شخصیتها را در جغرافیای این محیط تعریف و گسترس میدهد اما مسالهای که میتواند نام ژانر را وسط بکشد الگوی هولناک بودن موضوع مورد بحث دادرسی است. در هر ۲ فیلم مبنا، موضوعات اگر نشان هم داده نمیشود اما به شکلی کامل و از زوایای گوناگون و با شفافیت تعریف و تجزیه میشود. این در حالی است که اتفاق هولناکی که در دادرسی علفزار به اشتراک گذاشته میشود، تا حد ممکن در لفافه بیان میشود. موضوع شفاف میشود اما وضعیت هولناک در جزئیات است که منحصربهفرد میشود و اصلا و اساسا این جزئیات داستان هولناک است که یک اتفاق ناهنجار را از کلیشه بیرون میآورد و دقیقا علفزار فاقد این جزئیات است.
در این میان اگر مساله ژانر را دوباره به میان آوریم، صراحت کلام بیشتر در بیان فساد در دادرسی چیزی است که باید عمیقتر و با دیدگاهی انتقادیتر در برابر آن ایستاد. علفزار تا جلوی این خطوط انتقادی میرود اما هنگامی که مکان خود را در جغرافیایی کوچک بنا میکند، تیغ انتقاد خود را نیز کندتر میکند؛ تیغی که میتوانست در یک کلیت معنیدار تعریف شود، تعمیم یابد و نقد شود اما تعمیم پیدا نمیکند و گسترش نمییابد و به همین دلیل وجه انتقادی اثر کوچکتر از چیزی که باید عمل میکند.
***
قهرمان متفاوت سینما
عباس اسماعیلگل: فیلم «علفزار» به عنوان نخستین تجربه کاظم دانشی در مقام کارگردان در دومین روز جشنواره فیلم فجر در برج میلاد به نمایش درآمد و در معرض قضاوت اهالی رسانه و منتقدان سینما قرار گرفت و این کارگردان جوان در نخستین تجربه کارگردانی فیلم بلند سینمایی توانست تا حدودی رضایت مخاطبان را جلب کند. «علفزار» روایتگر چالشهای یکروزه قاضی میانسالی است که نهایت تلاش خود را میکند در مواجهه با پروندههای مراجعهکنندگان عدالت و قانون را رعایت کند که در این راستا درباره یکی از پروندهها با چالش بزرگ سفارش یکی از مقامات مواجه و فشارهای بسیاری را متحمل میشود. ماجراهایی که حول و حوش این پرونده شکل میگیرد ریتم خوب و پرتنشی را برای مخاطبان رقم زده است، از سوی دیگر باید گفت «علفزار» یکی از معدود آثار در سینمای ایران است که کاراکتر اصلی آن روایتگر چالشهای واقعی و مملوس یک قاضی دادگاه است و به جرأت میتوان گفت مخاطبان این فیلم تا قبل از تماشای آن هیچگاه به این اندازه به شخصیت یک قاضی دادگستری نزدیک نشده بودند، آن هم در شرایطی که کاراکتر قاضی قهرمان «علفزار» است و این کاراکتر تا آنجا که توان دارد تلاش خود را میکند ضمن اینکه عدالت را برقرار کند، خود را از فساد و تبانی دور کند و در کشوقوس این تلاشها خرده روایتهای دلنشینی را در کنار داستان اصلی فیلم شکل میدهد.
اما یکی از مهمترین ویژگیهای «علفزار» حضور متفاوت پژمان جمشیدی به عنوان نقش نخست فیلم است. جمشیدی که جز یکی، دو اثر، در سایر آثار سینمایی در کاراکتر طنز به ایفای نقش پرداخته است، در «علفزار» وجه متفاوتی از تواناییهای بازیگری خود را به رخ مخاطبان کشیده است به طوری که اغلب مخاطبان پس از تماشای بازی پژمان جمشیدی به این نکته اذعان میکنند که وی بهترین بازی خود را در علفزار انجام داده است و کمتر منتقدی است که به پختگی کامل هنر بازیگری پژمان جمشیدی اشاره نکند، با این اوصاف باید گفت پژمان جمشیدی تا این لحظه از شانس بالایی برای نامزد شدن برای بهترین بازیگران مرد نقش نخست جشنواره فیلم فجر برخوردار است، از سویی نباید از بازی سطح مناسب سایر بازیگران در «علفزار» هم براحتی گذاشت، بویژه سارا بهرامی که به عنوان بازیگر نقش نخست زن، بازی درخشانی از خود به نمایش گذاشته و براستی میتوان گفت پس از «دارکوب» یکی از بهترین بازیهای سارا بهرامی را شاهد بودیم.
در مجموع باید گفت «علفزار» به عنوان نخستین تجربه کارگردان کار و نخستین تجربه بهرام رادان در مسند تهیهکننده سینما، اثری قابل تامل در جشنواره چهلم محسوب میشود؛ اثری که بدون شعارزدگی بر یکسری اصول مهم اخلاقی پایبند مانده است.
اینکه بهرام رادان به عنوان یک ستاره سینما در اولین تجربه تهیهکنندگی خود سراغ یک اثر پرریسک رفته است، میتواند مؤید این موضوع باشد که رادان نگاهی حرفهای و دغدغهمند به حوزه تهیهکنندگی در سینما دارد و آنطور که خودش در نشست خبری پس از فیلم گفت از انگیزه بالایی برای ادامه مسیری که بتازگی شروع کرده است، برخوردار است.
***
بهرام رادان در نشست خبری فیلم سینمایی «علفزار»:
تعامل خوبی با قوهقضائیه داشتیم
بهرام رادان، تهیهکننده فیلم سینمایی «علفزار» به کارگردانی کاظم دانشی، در نشست خبری این فیلم درباره علاقهاش به ادامه کار تهیهکنندگی در سینما گفت: بخشی از تحصیل من مربوط به رشته مدیریت است و به کار تهیهکنندگی علاقهمندم. من سال ۹۱ کارت تهیهکنندگی گرفتم. با توجه به وضعیت سینمای ایران بازگشت سرمایه خیلی مطمئن نیست، بویژه برای من که از بخشی خصوصی هستم اما امیدوارم بتوانیم در این عرصه کار کنیم. به گزارش «وطنامروز»، رادان در پاسخ به سوالی درباره احتمال توقیف فیلم عنوان کرد: کاسه داغتر از آش نشوید، با قوه قضائیه تعامل خوبی داشتیم و سازمان سینمایی خالصانه و برادرانه با ما بود، جامعه به ساخت فیلمهای اینچنینی نیاز دارد. شجاعت و سعهصدر همه مسؤولانی که باعث شد فیلم را روی پرده ببینید، قابل تحسین است. اعتقاد دارم ساخته شدن فیلمهای اینچنینی در پیشگیری از وقوع جرم مهم است.
دانشی هم گفت: حضور این فیلم در جشنواره شجاعتی از سوی جشنواره و شورای پروانه نمایش میخواست که از آنها تشکر میکنم. نهادهایی که بیرون از سازمان سینمایی فشار میآورند، زیاد هستند اما این موضوعات به تعامل نیاز دارد. برای فیلم ما وقت گذاشته شد که باعث شد امروز فیلم را ببینیم. امیدوارم فتح بابی باشد تا فیلمهای اینچنینی را ببینیم. ما از یک پرونده نعل به نعل فیلم نساختیم، تحقیقات زیادی کرده بودم و ترکیبی از چند پرونده است، ما سعی کردیم اشتراکات را پیدا کنیم و فیلم بسازیم. پژمان جمشیدی، بازیگر فیلم هم مطرح کرد: من خیلی روی فیلمنامه وقت نگذاشتم، چون زمان زیادی نداشتیم اما چند بار به دادگاه رفتیم. این برای سارا بهرامی یک تفریح شده بود اما من تحملش را نداشتم. یک بار هم خواستم به یکی از متهمان کمک کنم اما بیرونم کردند (با خنده). دانشی در پاسخ به سوالی درباره چادری بودن مادر افراد متجاوز در فیلم توضیح داد: ما قصد بیاحترامی به زنان چادری نداشتیم، خواهر و مادر خودم چادری هستند، اینکه پسرهای یک زن یک جرمی را مرتکب شوند، ربطی به آن مادر ندارد. وی عنوان کرد: 90 درصد پروندههای تجاوز به خاطر آبرو به شکایت نمیرسد. خانوادهها مقابل خانمهای قربانی قرار میگیرند و اجازه نمیدهند روند قانونی طی شود. برخی قوانین دست و پا گیر هم وجود دارد، ضمن اینکه کسی که قربانی شده هفتهها با خود کنار نمیآید و این باگ قانونی امکان رسیدگی به اینگونه پروندهها را کمتر میکند.
***
کارگردان «شادروان» :
پخش باکیفیت برای فیلمها مهم است
کارگردان فیلم «شادروان» که در چهلمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد، با بیان اینکه «تلاش کردم فیلمی بسازم که فارغ از اینکه چه میگوید و حرفش چیست، حال مردم را خوب کند» درباره اهمیت پخش باکیفیت فیلم در سالنهای جشنواره گفت: اینکه فیلم در جشنواره چگونه دیده شود، تاثیر بسیار زیادی روی اکران عمومی آن خواهد گذاشت، بویژه در خانه جشنواره که اهالی سینما و رسانه حضور دارند.
به گزارش «وطنامروز»، حسین نمازی درباره اهمیت کیفیت اکران فیلمها در جشنواره فیلم فجر گفت: ۲ مساله تصویر و صدا در زمان نخستین نمایش آثار روی پرده از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ رنگ و نور که روی آن زحمت بسیاری کشیده شده است، از زمان فیلمبرداری تا دکوپاژ و تدوین. اما گاهی در اکرانها با سینماهایی مواجه میشویم که به دلیل صرفهجویی از دستگاهها یا لامپهای قدیمی و کارکرده استفاده میکند و همه اینها به لحاظ بصری فیلم را از بین میبرد و در ذهنیت مخاطب تاثیر میگذارد و ممکن است مخاطب را زده کند. بسیار مهم است که شما یک تصویر باکیفیت ببینید یا بدون وضوح تصویری! بویژه اگر برای فیلمی شفافیت تصویر مهم باشد که به طور مثال برای فیلم من از اهمیت بالایی برخوردار است. این کارگردان اضافه کرد: نکته دیگر بحث صداست. در حال حاضر لایههای مختلف صدا روی فیلمها گذاشته میشود، صدای چپ، راست، بالا و پایین، همه آنها هم ویژگی خود را دارند و فیلمساز همراه با عوامل خود با وسواس تکتک آنها را تنظیم میکند و اگر یکی از آنها در زمان نمایش رعایت نشود روی مخاطب تاثیر میگذارد.
وی افزود: فیلمهایی که به جشنواره فجر میآید و نخستین نمایش خود را روی پرده پشت سر میگذارد، پخش باکیفیت فیلم برایشان بسیار مهم است. اینکه فیلم در جشنواره چگونه دیده میشود تاثیر بسیار زیادی روی اکران عمومی آن خواهد گذاشت، بویژه در خانه جشنواره که اهالی سینما و رسانه حضور دارند و تماشاگر فیلمها هستند اما متاسفانه تا امروز که نخستین روز جشنواره را پشت سر گذاشتهایم خبرهای خوبی از رضایت فیلمسازان به گوش نمیرسد.
***
تغییر در شکل اجرای جشنوارههای تئاتر و فیلم فجر به خاطر اوجگیری کرونا
سایه کرونا روی صحنه سنگینتر شد
سایه سنگین کرونا تغییراتی را در شکل اجرای برنامههای جشنواره فیلم و تئاتر فجر به وجود آورد. به گزارش «وطنامروز»، اتابک نادری، قائممقام دبیر و مدیر اجرایی چهلمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر درباره وضعیت اسکان هنرمندان گروههای تئاتری شهرهای دیگر و تماشای آثار جشنواره توسط آنها که در چهلمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر آثارشان را به صحنه میبرند، یادآور شد: محدودیتهای ظرفیتی تعیینشده به دلیل شیوع سویه جدید ویروس کرونا موسوم به اُمیکرون باعث شده تا تغییراتی در ظرفیت پذیرش سالنهای تئاتری ایجاد شود. با توجه به اینکه از ۳۰ درصد ظرفیت سالنهای در جشنواره چهلم تئاتر فجر استفاده میشود امکان خدمترسانی کامل به هنرمندان عزیز تئاتر شهرهای دیگر وجود ندارد و این عزیزان میتوانند از طریق تلویزیون تئاتر ایران و پلتفرمهای دیگر به تماشای آثار جشنواره بنشینند. قائممقام دبیر چهلمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در گفتوگو با مهر تصریح کرد: به دلیل رعایت پروتکلهای بهداشتی و حفظ سلامت هنرمندان عزیز، امکان اسکان طولانیمدت هنرمندان عزیز شهرهای دیگر برایمان میسر نیست. از این رو گروههای شرکتکننده از شهرهای دیگر روز قبل از اجرا در تهران اسکان داده میشوند و روز بعد از اجرا به شهرهای خود بازمیگردند. وی در پایان سخنان خود تأکید کرد: میدانیم این روند باعث گلهمندی هنرمندان عزیز شهرهای دیگر میشود و از آنها بابت این وضعیت عذر میخواهیم ولی برای حفظ سلامت هنرمندان عزیز این برنامهریزی انجام شده است. سایه سنگین کرونا روی جشنواره فیلم فجر هم مشهود است. پیشتر محمد هاشمی، سرپرست مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اعلام کرده بود: «در چهلمین جشنواره فیلم فجر که با حضور ناظران و اعضای وزارت بهداشت و با همراهی و همکاری دانشگاه علوم پزشکی ایران و با رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی برگزار میشود، پرستاران و کادر درمان پشتیبان نیز به شکل دائمی در محیط خانه جشنواره حضور خواهند داشت تا در صورت نیاز نسبت به انجام درمان پیشگیرانه میهمانان اقدام کنند. ۱۲ پرستار و یک پزشک، این تیم پشتیبان را تشکیل میدهند که به صورت شیفتبندی شده در موقعیت خانه جشنواره حضور خواهند داشت». بهرغم این اعلام و البته تأکید چندباره مسؤولان جشنواره مبنی بر لزوم رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی، تراکم بالای افراد حاضر در برج میلاد و همزمان بیتوجهی نسبت به استفاده از ماسک و رعایت فاصلهگذاری در بسیاری از اماکن اصلی محل برگزاری بویژه در سالن نمایش و محل برگزاری نشستهای رسانهای، اصلیترین دلیل تشدید نگرانیها در این زمینه است. به طور مشخص سالن اختصاص داده شده به نشستهای خبری فیلمها آنقدر کوچک و فاقد استانداردهای لازم برای رعایت مسائل بهداشتی است که استمرار برگزاری نشستها در این محل میتواند در روزهای آینده تبدیل به چالش اصلی جشنواره شود. پس از طرح انتقادات، آرش رمضانیان، جانشین مدیر روابط عمومی جشنواره فیلم فجر گفت: نظر به لزوم رعایت شیوهنامههای بهداشتی و پرهیز از هرگونه ازدحام و به احترام فعالان رسانه و عکاسان، تصمیم بر این گرفته شد که نشستهای رسانهای فیلمها از سالن سعدی به سالن اصلی مرکز همایشهای برج میلاد انتقال پیدا کند.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطنامروز» با الهام فرهمند
بودن دخترم بهترین اتفاق بود
زهره فلاحزاده: تیم ملی فوتبال زنان برای نخستین بار در جام ملتهای آسیا که در کشور هند برگزار میشود، شرکت کرد و با یک تساوی و ۲ شکست مقابل تیمهای چین و چین تایپه به ایران بازگشت. نبود امکانات و بازیهای تدارکاتی بدون شک روی نتایج ضعیفی که تیم ملی فوتبال زنان کسب کرد، تاثیرگذار بود اما یادمان نرود که این نخستین حضور تیم ما در این رقابتها بود و نیاز است به داشتن تجربه. الهام فرهمند، بازیکن تیم ملی فوتبال زنان که با فرزند کوچک خود راهی هند شد و در این مسابقات شرکت کرد، در این میان بسیار مورد توجه رسانههای داخلی و خارجی قرار گرفت. «وطنامروز» با خانم فرهمند در این باره و همچنین درباره حضور تیم ملی در این رقابتها گفتوگو کرد.
***
* قبل از هر سوالی از تجربه حضورتان به همراه دخترتان بگویید؛ شرایط سخت نبود؟
خیلی اتفاق خوبی بود که توانستم با دخترم به این مسابقات بروم. نخستین تجربه بود و خدا را شکر با تلاشهایی که فدراسیون انجام داد، زمینه برای حضور با دخترم در این رقابتها فراهم شد. انشاءالله از این به بعد با تصویب در شورای برونمرزی تمام بچههای زیر ۲ سال بتوانند همراه مادران خود به مسابقات ملی اعزام شوند. برای خود من شرایط سخت بود، چون باید هم به آرنیکا شیر میدادم و هم صبح و بعدازظهر به تمرین میرفتم. در روز بازی هم 8-7 ساعت از آرنیکا دور بودم اما دوست داشتم هم این مسابقات را تجربه کنم و هم دخترم کنارم باشد. برای من این اتفاق خیلی خوشایندی بود. زمانی که آرنیکا به دنیا آمد، تمام انگیزه و هدف من این بود که در جام ملتها حضور داشته باشم.
* تیم ما قبل از رفتن به جام ملتها برخلاف اکثر تیمها بازی تدارکاتی نداشت. شاید یکی از دلایلی که این نتایج به دست آمد، همین بود که تیم با آمادگی کامل نرفت. درست است؟
طبیعی است که برگزاری بازیهای تدارکاتی خیلی میتوانست به ما کمک کند اما به هرحال ایران برای اولینبار بود که به مسابقات جام ملتها راه یافته بود. در فوتبال بانوان جهان، آسیا تیمهای قدرتمندی مثل چین، ژاپن، استرالیا و حتی تایلند دارد. ما حتی دیدیم که در دور دوم مسابقات ژاپن با ۷ گل تایلند را شکست داد. درست است که اگر تیم ما بازی تدارکاتی داشت، نتایج خیلی متفاوتتر میتوانست باشد اما به طور کلی نخستین تجربه بود و همین حضور میتواند برای سالهای آینده تجربه شود.
* با این حال فدراسیون عزیزیخادم نسبت به فدراسیونهای قبلی بیشتر به خانمها بها داده است.
آقای عزیزیخادم، رئیس فدراسیون فوتبال واقعا دارد تلاش میکند که بهترین امکانات را در اختیار تیم بانوان قرار بدهد. یعنی همان امکاناتی را که در اختیار تیم آقایان قرار دادهاند، واقعا برای ما هم فراهم شده است؛ از نظر البسه، زمین چمن، توپ و اردو. جدا از اینها ایشان تلاش میکند برای بچههای تیم در استانهای خودشان شغلی ایجاد شود. این مسألهای بود که هیچوقت در فدراسیونهای قبلی ندیدیم. حتی درباره آرنیکا هم برای اولینبار بود که فدراسیون تلاش کرد مجوز حضور دخترم در جامملتها را بگیرد.
* میزبانی هند و امکانات و شرایط این کشور چطور بود؟
هند از نظر امکانات خیلی خوب بود. وضعیت زمین چمن، ورزشگاه و هتل واقعا خوب بود اما مهمترین مشکل آمار کرونا در هند بود که چه تیم ما و چه دیگر تیمها را اذیت کرد. نمیدانم چرا کنفدراسیون فوتبال آسیا با این شرایط قبول کرده بود هند میزبان مسابقات باشد.
* درست است که چین پرافتخارترین تیم این جام است اما قبول دارید که میشد تیم ما در مقابل این تیم بهتر عمل کند؟
بله! چین ۸ دوره قهرمان آسیا شده است. طبیعی است اگر بازی تدارکاتی داشتیم، میتوانستیم بهتر عمل کنیم اما به هر حال تیم چین یکی از بهترینهاست. بازی ما با چین ساعت ۳:۳۰ بعدازظهر بود که هوای هند در آن ساعت فوقالعاده گرم بود. فکر میکنم این مسأله هم مزید بر علت بود که بچهها خیلی زود خسته شوند و نتوانند با دریافت 3-2 گل زمین را ترک کنند.
* چه اتفاقی افتاد که مقابل چین تایپه هم بازی را واگذار کردیم؟
قصد ما این بود که مقابل چین تایپه برنده شویم و به عنوان تیم دوم به مرحله بعد صعود کنیم، چرا که در صورتی که به عنوان تیم سوم صعود میکردیم باید مقابل ژاپن بازی میکردیم که ۷ گل به تایلند زد. به همین دلیل در این بازی برای برد به زمین رفتیم و خیلی جسور و شجاعانه هم بازی کردیم اما متأسفانه برخلاف روند بازی گل دریافت کردیم. در ادامه برای جبران گل روی دروازه حریف فشار آوردیم که باعث شد گلهای بعدی را هم در ضد حملات دریافت کنیم. اگر آمار بازی را دیده باشید، ۵۱ درصد مالکیت توپ را داشتیم اما متأسفانه بازی را واگذار کردیم.
* سطح مسابقات چطور بود؟
مسابقات سطح بالایی داشت. تیمهای آسیایی در دنیا حرف برای گفتن دارند و در جامجهانی پرافتخارند. فکر میکنم حضور در چنین سطحی از مسابقات تجربه خوبی برای بچهها و حتی کادر فنی بود.
* چند بازیکن ما در این مسابقات کرونا گرفتند، دلیلش چه بود؟
۷ بازیکن ما در این مسابقات کرونا گرفتند. ۴ نفر در تست دوم و ۳ نفر در تست سوم مشخص شد مثبت هستند. فکر میکنم دلیل کرونایی شدن تیم ما برمیگردد به بازی اول مقابل هند که بازیکنانش کرونا داشتند. چون بعد از بازی با ما تست ۱۳ بازیکن این تیم مثبت اعلام و از مسابقات اخراج شد.
* درباره آینده تیم صحبت کنیم. مردم امیدوار به بهتر شدن شرایط تیم باشند؟
انشاءالله همانطور که فدراسیون از اردیبهشتماه از تیم بانوان حمایت کرده، اردوها منظم ادامه داشته باشد، قطعا تیم نتایج بهتری خواهیم گرفت. انشاءالله اگر بازیهای تدارکاتی سطح بالا برگزار شود، در مقدماتی بازیهای المپیک هم نتایج خوبی میگیریم و برای نخستین بار به المپیک هم صعود میکنیم.
ارسال به دوستان
تیم ملی فوتبال کشورمان با تک گل مهدی طارمی از سد امارات هم گذشت
پیروزی کار ماست
تیم ملی فوتبال ایران روز گذشته در چارچوب هفته هشتم مرحله نهایی انتخابی جامجهانی ۲۰۲۲ قطر، به مصاف امارات رفت که این دیدار با یک گل به سود ایران به پایان رسید. تکگل ایران در این مسابقه توسط مهدی طارمی دقیقه ۴۴ به ثمر رسید. با این نتیجه ایران ۲۲ امتیازی شد و دوباره به صدر جدول ردهبندی گروه A برگشت و امارات هم با ۹ امتیاز در رده سوم گروه باقی ماند. مهدی طارمی و علیرضا جهانبخش ۲ بازیکنی بودند که محوریت حملههای تیم ایران روی آنها بود. حتی مهدی طارمی برای طرحریزی حمله به میانه میدان برمیگشت و از آنجا اقدام به توپگیری میکرد. علیرضا جهانبخش دقیقه ۴۴ ارسال دقیقی روی دروازه حریف داشت که قلیزاده با ضربه سر توپ را به سمت دروازه زد اما ضربه او با بدشانسی به تیرک برخورد کرد ولی در ادامه طارمی خود را به توپ رساند و گل نخست ایران را وارد دروازه امارات کرد.
نیمه دوم بازی در حالی که 4 دقیقه از این نیمه گذشته بود صادق محرمی با خطای بیمورد در میانه میدان با کارت زرد دوم داور جریمه شد تا خیلی زود از بازی اخراج شود. این موضوع باعث تغییر تاکتیک ایران شد و سامان قدوس جای خود را به صالح حردانی داد. در ادامه امارات تا حدودی بازی را در اختیار گرفت و دقیقه ۵۶ نخستین موقعیت خطرناکش را با شوتی از پشت محوطه جریمه ایجاد کرد که عابدزاده توپ را به کرنر فرستاد. البته ایران دقیقه ۵۹ بازی شانس زدن گل دوم را داشت اما مهدی طارمی نتوانست مقابل دروازه امارات ضربه خوبی بزند. دقیقه ۷۱ هم جهانبخش با حرکت انفرادی خود را در موقعیت شوتزنی قرار داد و ضربه سرکشی به سمت دروازه خصیف، دروازهبان امارات زد اما شوت او با واکنش این دروازهبان به کرنر رفت. روی همین ضربه کرنر، ایران میتوانست توسط نورافکن به گل برسد اما باز هم خصیف مانع شد. بازیکنان تیم ملی که در این دقایق برای خودشان موقعیتسازی میکردند، دقیقه ۷۵ موقعیت دیگری ایجاد کردند که خصیف این بار شوت از راه دور قلیزاده را دفع کرد. ایران در ۱۰ دقیقه پایانی، بازی را کنترل کرد و اجازه موقعیتسازی به حریف نداد تا این دیدار با پیروزی یک بر صفر ایران به پایان برسد. در پایان این بازی مهدی طارمی به عنوان بهترین بازیکن زمین انتخاب شد.
* کرهجنوبی پانزدهمین تیم حاضر در جامجهانی قطر
روز گذشته همچنین تیم ملی کرهجنوبی با غلبه بر سوریه به جامجهانی صعود کرد تا پانزدهمین تیمی باشد که در قطر حضور خواهد داشت. در ادامه رقابتهای فوتبال انتخابی جامجهانی 2022، دیروز تیم ملی کرهجنوبی در مصاف با سوریه با دو گل به پیروزی رسید و به جامجهانی صعود کرد. کرهایها با این پیروزی به عنوان پانزدهمین تیم جواز حضور در جامجهانی قطر را کسب کردند. پیش از این 14 تیم حضورشان در جامجهانی 2022 قطعی شده بود.
ارسال به دوستان
شرکای روحانی طلبکار نشوند
دکتر حمیدرضا مقدمفر: اگر چه «اعتماد به نفس» جزو فضایل و مواهب شخصیتی و عامل پیشبرندهای در امور انسانی و تشکیلاتی و اجتماعی محسوب میشود اما آنگاه که با بیمسؤولیتی و خودبزرگبینی تعویض میشود، جای خود را به چیزی غیر از فضیلت میدهد.
محتوای بیانیه مشترک اخیر مجمع روحانیون مبارز و مجمعی که خود را محققین و مدرسین حوزه علمیه قم نامگذاری کرده است، جزو آن پدیدههایی است که به لحاظ سیاسی و اجتماعی و حتی روانشناختی میتواند محل بررسی قرار گیرد که از یک سو چگونه جمعی که خود باعث و بانی بسیاری از مشکلاتند، شخصاً بتوانند با این جسارت، از پرده و مانع خجلت عبور کنند و متن مفصلی در نقد دیگران بنویسند و حتی اشارهای به اشتباهات خود نکنند؟ و دیگر اینکه اگرچه سخن گفتن و نقادی کردن عموم مردم جزو افتخارات یک نظام مردمسالار است اما کجای مناسبات سیاسی و اجتماعی در این جامعه معیوب است که آن گروه سیاسی میتواند به جای قرار گرفتن در جایگاه متهم و پاسخگویی در برابر مردم، ردای مدعی را بپوشد و خطاب به همان مردم سخنسرایی و ادای فضل کند؟
بیانیه مورد اشاره که به مناسبت آغاز دهه فجر صادر و منتشر شده، به بررسی آسیبشناسانه روند تحولات کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته و موضوعات متعددی را مطرح کرده است؛ مثلا گفته هم از جمهوریت فاصله گرفتهایم و هم از اسلامیت، پیشرفتهایی به لحاظ فنی و نظامی و ضریب نفوذ منطقهای داشتهایم که قابل توجه و فرخنده است اما در کنار آن افراد زیادی فقیر شدهاند و برای فقرا و عدالت کاری نکردهایم، رویکرد تنشزدایی را در پیش نگرفتهایم و تحریم شدهایم، حاکمیت چندگانهای را در کشور شاهد بودهایم، خودی و ناخودی کردهایم و مسائلی از این دست. درباره محتوای این بیانیه میتوان نکاتی را فهرست کرد که برخی از آنها به این شرح است.
1- پی بردن به اینکه در کنار دستاوردهای بزرگ در حوزههای مختلف، مشکلات متعددی هم در ساحتهای سیاسی و اجتماعی و بویژه اقتصادی داریم، هنر و کشف بزرگی نیست. مشکلاتی که بخشی از آنها ناشی از تحریم و فشار خارجی و بخش مهم و عمده دیگر محصول مدیریتهای معوج و ناکارآمد مدیران اجرایی در داخل است، نه پوشیده است و نه امکان لاپوشانی دارد؛ این مهم را اتفاقا بیشتر کسانی احساس میکنند که از محرومان و مستضعفان و جزو هسته مرکزی حامیان نظامند و از قضا آن بخش و گروهی که کمترین احساس را در این زمینه دارد و بعضاً از قِبَل این دردها و رنجهای مردم فرصتطلبیهای سنگینی هم کرده، گروهی است که متاسفانه به تزهای سیاسی همین نویسندگان بیانیه گرایش دارد.
2- اینکه تنها پس از گذشت چند ماه از پایان دوران مشعشع دولت جناب روحانی که از برخی جهات مشابه آن را تاریخ 200 ساله اخیر ایران صرفاً در زمانه بیدولتی شاهان قاجار به خاطر میآورد و رنج و زخمهای آن 8 سال، سالها با ملت خواهد بود، حامیان سیاسی او شهامت میکنند و آن هم ذیل عناوینی مانند «حکمرانی خوب»! بیانیه مفصلی میدهند، یعنی اساسا این دوستان مردم را به حساب نمیآورند، اگرنه بهتر بود برای مراعات روح و روان این مردم رنجدیده هم که شده مدتی را به سکوت میگذراندند و سر در گریبان اندوه مینهادند تا گذر زمان کمی از زخم آن دوران کم کند. این فاصلهگذاری برخی آقایان با تقوای سیاسی- اجتماعی واقعا قابل مدلسازی برای ترویج فاصلهگذاری اجتماعی در کروناست و میتواند ملت را از شر این بیماری نجات دهد.
3- نویسندگان بیانیه خاطرنشان کردهاند پس از انقلاب اسلامی و تاسیس جمهوری اسلامی رفتهرفته هم از «اسلام» فاصله گرفتهایم و هم از «جمهوریت»؛ از قضا اینجا را درست فرمودهاند اما متوجه نشدهاند به جای نقد دیگران، «حدیث نفس» گفتهاند. متاسفانه بخشی از مشکلات دقیقا از آنجا آغاز شد که بر اثر نابلدی و عدم تیزبینی سیاسی این آقایان که بسیاریشان جزو مبارزان انقلاب و زخمخوردگان سکولارها و سلطنتطلبها بودند، به جایی رسیدند که همین سکولارها و سلطنتطلبها ـ و بعضا متاسفانه تروریستها و دشمنان ایران ـ پشت دیدگاههای آنها پنهان شدند، آنان را پیش راندند و به مقابله با سیاستهای اصولی جمهوری اسلامی کشاندند و خود در خفا، خندیدند و قهقهه زدند. در سایتها و پایگاههایشان علیه امام(ره) که جزو مفاخر تاریخ ایران و بشریت است، قلم زدند و نوشتند و حتی نعوذبالله حضرت امام و تفکراتش را به موزهها فرستادند و این آقایان به جای آنکه قدرتمندانه و غیورانه در مقابل آنها بایستند، از سرمستی قدرت به یک ائتلاف و اتحاد راهبردی با آنها دست زدند و نفهمیدند با میراث امام(ره) چه کردند.
گفتهاند از جمهوریت فاصله گرفتهایم؛ گُل گفتهاند. متاسفانه این آقایان فرآیندهای مردمسالارانهای را که امام خمینی(ره) با اعتقاد قلبی تعبیه کردند و امام خامنهای با تمام توان و تا پای جان از آن دفاع کردند، صرفا شکل و ادا و اطواری برای نیل خود به قدرت دیدند، لذا آنجا که با این سازوکارها به قدرت رسیدند، آن را دموکراتیکترین فرآیندهای جهان خواندند و به آن بالیدند ولی آنگاه که با دست رد مردم به سینهشان مواجه شدند، «کودتا»ی نرم علیه ملت را عین «دموکراسی» و «آزادیخواهی» خواندند و مردم را به دلیل رای به فردی غیر از کاندیدای متبوعشان با چنان تنبیهی مواجه کردند که خود تنبیهکنندگان گفتند تاریخ چنین «تحریمی» به خود ندیده است!
آقایان سابقاً مبارز! شما اگر میدانستید با اقدام به کودتایتان در سال 88 چه با این ملت کردید، تا ابد نه از جمهوریت سخن میگفتید، نه از اسلامیت و نه حتی از مردم. مقابلهتان با جمهوریت در آن سال، دشمنی که به استیصال رسیده بود و نامهنگاریهای متعددی را ذیل اذعان به شکست راهبردیاش برای تسلیم ایران در پیش گرفته بود، چنان امیدوار و وحشی کرد که شدیدترین تحریمها علیه مردم را در تاریخ وضع کرد و چنان جنایتی کرد که آثار جراحتهای سنگینش را امروز بر پیکر مردم بیگناه ایران میبینید؛ حال این جنایت دوستانتان را با کجای جمهوریت و اسلامیت همخوان میدانید؟ اصلا با چه رویی توان سخن گفتن با این ملت دردکشیده را دارید؟ با کدامین پاسخ به دلیل این گناه بزرگ در پیشگاه خداوند متعال حاضر خواهید شد؟
4- نویسندگان بیانیه مرقوم کردهاند «بدون تردید توطئههای بیرونی و فشارهای خارجی هم در پدید آمدن این وضع تاثیر داشته است» اما آقایان! کملطفی میفرمایید، دشمن بدون همکاری برخی دوستان شما هیچ غلطی نمیتوانست بکند. متاسفانه برخی از شما و دوستان شما کاتالیزور دشمن شدید و آنچه را او در خواب نمیدید، در بیداری تقدیمش کردید. دشمن صراحتا نوشته است هیچ ابزاری، از تهدید نظامی تا تحریم اقتصادی، بدون آنکه همکارانی در داخل داشته باشد، به جایی نخواهد رسید؛ یعنی بدون صداهایی که از گلوی او فریاد بزند و تسلیم را تئوریزه کند و به جای دشمن، آرمانهای اسلامی را متهم کند، و به جای آنکه حامی ولی فقیه باشد تا به مملکت آسیب نرسد، در برخی امور به دفتر حافظ منافع بیگانگان تبدیل شود. دشمن میداند بدون این همکارانش، حتی تحریمها هم میتواند به ضد خودش تبدیل شود.
البته از اینکه برای دشمن هم به هر حال در این شرایط نامطلوب سهمی قائل هستید متشکریم اما با کملطفی و تواضع(!) از سهم بسیار کلیدی خود و دوستان خود عبور نکنید!
5- صادرکنندگان بیانیه در بخشی از نوشتهشان از شکلگیری حاکمیتهای چندگانه و سردرگمی و حتی تعارض پرهزینه در مدیریت گلایه کرده و آن را بخشی از علل مشکلات موجود قلمداد کردهاند؛ باز هم حرف درستی است اما «ای کمان و تیرها برساخته / صید نزدیک و تو دور انداخته!»؛ نقد درستی است اما متهم بیخ گوشتان است آقایان! چرا صید و بانی را در دوردست جستوجو میکنید؟ آنهایی که نهتنها حاکمیت دوگانه و چندگانه را بد نمیشمردند، بلکه برای آن تئوریهای مکرر و راهکارهای متعدد و بعضا خشونتطلبانهای تجویز میکردند، جزو دوستان و همپیمانان سیاسی خودتان هستند. اما آیا با آنها مرزگذاری دقیق کردید؟ سیاستهای جاهطلبانهشان را سرزنش کردید و فیل مست قدرتشان را رم دادید؟ نکردید و بلکه یاریشان کردید و شد آنچه شد.
6- در بخش دیگری از بیانیه مورد اشاره نیز از پیشرفتهای نظامی و فنی و افزایش ضریب نفوذ منطقهای ایران تقدیر به عمل آمده است؛ اینجا هم آقایان در حق خود کملطفی کردهاند؛ باید از این دوستان سابقا مبارز پرسید یاران سیاسی شما کجا با این سیاستها موافق بودهاند که حال در مدحش حماسه میسرایید؟ معما چو حل گشت آسان شود! ولی دوستان شما پیشتر هنگامی که مدافعان حرم و اسطورههای آزادی و عدالت به نبرد با داعش و تکفیریها رفته و با حامیان دولتی پشت سر آنها یعنی آمریکا و مرتجعان منطقه هم گلاویز میشدند، به جای آنکه از این سیاست حمایت کنند، به خانواده شهدای حرم زخم زبان میزدند و به جای نبرد با جانیها، گفتوگو با داعش را تجویز میکردند. آن روز بیانیه دادید و در دهان اینها که از پشت جبهه به مدافعان حرم میتاختند زدید که امروز در جشن آزادیخواهان خود را شریک میدانید؟
البته رهبر انقلاب و حاجقاسم و حاجقاسمها و کلا پاسداران امنیت و انقلاب اسلامی ایران و حامیان مستضعفان و ملل جهان، همه ملت ایران و آزادگان جهان را در این پیروزیها سهیم میدانند و مشارکتشان در جشن را نیکو میشمارند، از این جهت اشکالی ندارد و فرمایش شما در اذعان به این پیروزیها را نیز به فال نیک میگیریم و دستتان را میفشاریم اما الحق والانصاف در خلوت خود ندامتی از گذشته و یاری نکردن مکفیتان به جبهه حق دارید؟
انشاءالله با یاری خداوند، مردم ایران در جنگ اقتصادی علیه دشمن نیز پیروز خواهد شد و آن روز همین امر را هم بهرغم تجویزهای غلط امروزتان، تبریک خواهید گفت!
7- صادرکنندگان این بیانیه در بخش دیگری نیز توصیههایی به نظام جمهوری اسلامی در راستای منادی صلح بودن و تنشزدایی در منطقه کردهاند! غیر از توصیه مشعشع پیشینی دوستان این آقایان در گفتوگو با داعش به جای نبرد با آن، در موضوع صلح و عقلانیت هم رفقای این عزیزان سابقه جالبی دارند. دوستان آقایان نه توصیههایشان برای گفتوگو و صبر بهنگام بوده و نه تجویزهایشان برای جنگ و نبرد از دقت نظر و عقلانیت بویی برده است. دوستان نویسندگان همین بیانیه همانها هستند که دهه 70 بر ضرورت لشکرکشی به افغانستان تاکید میکردند و برای آن مصوبهای هم صادر کرده بودند؛ مصوبهای که اگر با مخالفت و ممانعت قاطعانه و حکیمانه رهبر معظم انقلاب روبهرو نمیشد، ایران را وارد باتلاقی از جنگ با همسایه شرقی میکرد که احتمالا تا همین امروز نیز گریبانگیر ایران و افغانستان و تنها به سود دشمنان مردم این ۲ کشور بود. حال با این تجربه جالب از عقلانیت در سیاست خارجی، بر برج عاج نشستن و فرمایش صادر کردن هم جزو نوبرهای سیاست در ایران است.
8- از جانکاهترین بخشهای این بیانیه مقاطعی است که از زبان یا درباره فقرا و محرومان سخن میگوید؛ آقایانی که خود تا لحظه آخر با سردمدار تئوری ظالمانه «له شدن اجتنابناپذیر برخی فقرا زیر چرخ توسعه» متحد ماندند و جز معدودی، لب به نقد موثر سیاستهای او نگشودند و امروز نیز اساسا با آنهایی قرابت دارند که چیزی مثل عدالت اجتماعی را یاوه میخوانند، چگونه میتوانند از زبان فقرا سخن بگویند؟ آیا غیر از این است که اگر تا دیروز مفاهیم ارزشمندی مثل آزادی و دموکراسی برایشان صرفا ابزاری برای راندن ارابه قدرتطلبی بود، امروز این قرعه به نام فقرا و محرومانی افتاده است که بیشترین زخم را از همین دیدگاهها خوردند؟
9- یکی از سیاستها و گفتارهایی که ظاهرا برای این آقایان بسیار سنگین آمده و مکرر در سخنان و مواضع خود به آن ارجاع میدهند، مسأله تفکیک خودی از غیرخودی است. نویسندگان بیانیه مورد اشاره در این متن هم گفتهاند نباید دایره خودیها را آنقدر تنگ کنیم که اکثریت مردم ناخودی باشند! مغلطه عجیبی است؛ رهبر معظم انقلاب مشخصا همه مردم ایران را خودی و دشمنان این ملت و همکاران آن دشمن را ناخودی میدانند؛ سوال این است: چرا شما اینقدر آشفته شدهاید؟ پاسخ روشن است: متاسفانه شما در مقاطع متعددی دشمن را خودی کردید و مردم را غیرخودی و به همین علت خواسته یا ناخواسته همدست دشمن در تحریم شدید و مردم را زیر فشار خود له کردید. احتمالا از این جهت است که از خودی و ناخودی کردن ناراحتید، چون خود را ضمیر آن مرجع انگاشتهاید. حال آنکه اگر نیک مینگریستید، مسأله چیز دیگری بود و اشتباه از ضمیر نبود، بلکه مرجع را باید درست میدیدید و با او مرزگذاریهای جدی میکردید.
10- وقتی انسان با محتوای این بیانیه نسبتا مفصل مواجه میشود، غیر از غصههایی که از فریبهای نهفته در آن میبیند و اشتباهاتی که در تحلیل مشاهده میکند، خود را در موقعیتی میبیند که از نویسندگان بپرسد ضمنا ماشاءالله چقدر ایده برای اقتصاد دارید! اما پرسش جدیتر این است: مجموعا دستکم 24 سال از 32 سال اخیر دولت در اختیار دوستان شما بوده است (8 سال دولت هاشمی، 8 سال خاتمی و 8 سال هم روحانی)؛ در تمام این 24 سال هم امکان عملی شدن ایدههایتان فراهم بود و حتی مجوز داده شد با آمریکا محرمانه و آشکار مذاکره کنید و توافقی ببندید که بسیاری از جزئیات آن هم مصداق توافق خوب و مورد تایید نظام نبود اما محصول آن ایدههایتان چه بود؟ با ایده دیپلماسی و گفتوگو با دشمن کاری کردید که اساسا امر گفتوگو و دیپلماسی قفل شد و به بنبست رسید و دیگر طرف مقابل شما را برای صحبت کردن هم به رسمیت نشناخت، بلکه توماری نوشت و گفت امضایش کنید؛ والسلام. با ایده گفتوگوی تمدنها، محور شرارت خوانده شدید و با ایده تنشزدایی، در لیست تحت تعقیب پلیس بینالمللی قرار گرفتید! سابقهتان در اقتصاد هم که نیاز به توضیح ندارد.
بنابراین توصیه مشفقانه به آقایان سابقا مبارز آن است که به جای فرار به جلو و بار کردن تقصیرات بر دوش دیگران، از خطاهای سرشار گذشته و ظلمهایی که به مردم کردند، توبه کنند و به مسیر امام(ره) و ملت ایران بازگردند. این بیانیهها و مغلطهها جز آنکه با آن خود را فریب دهند و چند صباحی دیگر بر گرد کرسی دورهمی تغافل بنشینند سودی ندارد؛ خاصه آنکه همه ما بزودی در پیشگاه الهی حاضر خواهیم بود و باید پاسخگوی نسبت اقدامات خود با امام بزرگوار(ره) و مردم باشیم.
ارسال به دوستان
اهرم گازی روسیه برای تسلط بر اروپا
نورد استریم غرب را دوپاره میکند
* آمریکا با دامنزدن به بحران اوکراین به دنبال گروکشی از سیاست انرژی پوتین در اروپاست؟
شروین طاهری*: تقسیمبندی غربی- شرقی اروپا را فراموش کنید. خط لوله گاز «نورد استریم» نه تنها این قاره، بلکه تمام غرب را به شکلی نو خطکشی و دوپاره میکند. اگر نگوییم همه جار و جنجالی که این روزها در لوای بحران اوکراین به گوش میرسد، به خاطر تبلیغات آمریکاییها برای متوقف کردن این خط انرژی است که اهرم فشار روسیه بر اتحادیه اروپایی را مضاعف میکند ولی لااقل میتوان گفت «مین استریم» (جریان اصلی) رویارویی واشنگتن با مسکو در اروپا بر متوقف کردن «نورد استریم» (جریان شمالی) استوار شده است. حاکمان آمریکا - چه دموکرات چه جمهوریخواه- بخوبی میدانند منطق اقتصادی این جریان شمالی عظیم انرژی از میادین گاز طبیعی شبهجزیره یامال روسیه در شمال سیبری (اقیانوس منجمد شمالی) به ساحل لوبمین در شمال شرقی آلمان از طریق بستر خلیج فنلاند و دریای بالتیک، بر منطق صرفا نظامی توسعه ناتو (سازمان پیمان آتلانتیک شمالی) از غرب به شرق میچربد. دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین ایالات متحده هفته پیش به رادیو مرکوری، رسانه محافظهکاران آمریکا گفت: «این طرح یکی از احمقانهترین پروژهها در اروپاست که تاکنون دیدهام. اگر اجرا شود، آلمان برای ۷۰ درصد انرژی خود به روسیه وابسته خواهد شد. علت اینکه آلمان نمیخواهد با روسیه درگیر شود، همین مساله انرژی است. من تنها فردی بودم که هنگامی که کسی از آن آگاهی نداشت، این موضوع را مطرح کردم. در حالی که همیشه در این باره سخن میگفتم مرا به ضعف در برابر روسیه متهم میکردند. این من بودم که عملیات ساخت آن را متوقف کردم».
همانطور که ترامپ گفته، دولت او تحریمهایی علیه همه شرکتهای همکار در ساخت «نورد استریم ۲» تصویب کرد؛ تحریمهایی که با روی کار آمدن جو بایدن در چارچوب بهبود روابط تخریب شده واشنگتن با اروپا، بویژه آلمان، تعلیق شد.
در این مورد نیازی به نیتخوانی دموکراتها نیست. آنها بر خلاف ترامپ، گرگهای سیاست خارجی هستند و سیاستی پیچیده را برای مقابله با اهرم انرژی خرس سیبری در پیش گرفتند. سال 2020 اکثر دموکراتهای کنگره در تصویب تحریمها علیه «نورد استریم» به جمهوریخواهان پیوسته بودند که این یکی از معدود مواردی بود که عمده دشمنان ترامپ با او بر سر یک قانون همرای بودند. بایدن هم به محض ورود به کاخ سفید همانند ترامپ اعلام کرد «نورد استریم ۲» معاملهای بد برای آلمان، اوکراین و متحدان آمریکا در اروپای مرکزی و شرقی است. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه بایدن نیز پارسال از جمعبندی منفی دولت آمریکا در این مورد خبر داد و رسما اعلام کرد این خط لوله گاز، اهرمی ژئوپلیتیک با هدف تقسیم اروپا و تضعیف امنیت انرژی اروپاست. این اما ظاهر ماجرا بود. برنامه جدید واشنگتن این بود که در صفحه شطرنج ژئوپلیتیک با مسکو، از خانه اوکراین، نزدیکترین خانه به شاه کرملین، به او کیش دهد. اوکراین به معنای سرزمین سرراهی (کرانه)، کشوری بیثبات در شرقیترین بخش اروپاست که روسیه جدید برای بازگشت به دوران اقتدار شوروی، برای بلعیدن آن دهان باز کرده است. در عین حال این کشور از همان دوران کمونیستی تا امروز، یکی از مسیرهای اصلی انتقال گاز روسیه به اروپا محسوب میشود.
دموکراتها که از همان ابتدای بازگشت به کاخ سفید، شمشیر داموکلس را بالای سر «نورد استریم 2» نگاه داشته و اعلام کرده بودند همه شرکتهای دخیل در آن باید هر چه سریعتر کنار بکشند، در عین حال میدانستند که در چند ماه باقیمانده تا تکمیل دومین خط لوله گاز شمال بهتر است به دلایل متعدد از تحریم جدی آن چشمپوشی کنند.
سرانجام پس از تکمیل «نورد استریم 2» در اواسط شهریور، بایدن که در مقابل کار انجام شده قرار گرفته بود، تصمیم گرفت سیاستی چند بعدی را علیه توسعه اهرم انرژی روسها در اروپا در پیش بگیرد. بایدن از یک طرف در ابتدای پاییز با آغاز فصل سرما تصمیم گرفت در کنگره درباره مدارا با پروژه بینالمللی و نه فقط روسی حرف بزند. با این کار هم اروپاییها را به خاطر احتمال جهش بزرگ قیمت انرژی عصبانی نمیکرد، هم خود را با طرفهای متعدد درگیر نمیکرد، از جمله طیف جمهوریخواهان نفتی (تگزاسی) که منافعشان با شرکتهای نفتی انگلیسی و اروپایی حاضر در «نورد استریم 2» گره خورده است. این طیف که با ترامپ هم مشکل داشتند، مجبور شدند از مشارکت غولی مثلی «هالی برتون» (با ماهیت جدیدی تحت عنوان درسر اینداستریز) که در پروژه اولیه «نورد استریم» (2011) نقش داشت، در جریان ساخت خط دوم چشمپوشی کنند و جای خود را در بلوک نفتی آنگلوساکسونها به کمپانی انگلیسی- هلندی «رویال داچ شل» بدهند.
از سوی دیگر دولت بایدن با دامن زدن به بحران شرق اروپا و گرفتن پیکان توسعه شرقی ناتو به سمت روسیه به بهانه مقابله با اشغال اوکراین، تلاش کرد بهترین بهرهبرداری ممکن را از منافع مشترک به خطر افتادهاش با این کشور در تقابل غرب با شرق انجام دهد.
روسیه حدود 40 درصد گاز طبیعی مصرفی اروپا (بیش از 170 میلیارد مترمکعب در سال) را تامین میکند که در حال حاضر دستکم یکسوم این حجم گاز از خاک اوکراین انتقال پیدا میکند. با راهاندازی دومین خط «نورد استریم» مجموعا 110 میلیارد مترمکعب از نیاز سالانه اروپا به گاز طبیعی از مسیر بالتیک و آلمان منتقل میشود که این به معنای بینیاز شدن روسها به خاک اوکراین برای فروش گاز خواهد بود. در این صورت اقتصاد اوکراین بیش از پیش در مخاطره قرار گرفته و در عین حال این کشور بیش از پیش معنای سرزمین سرراهی را که قابلیت دست به دست شدن دارد، پیدا خواهد کرد.
در چنین شرایطی دولت غربگرای کییف در اوج اختلاف سیاسی و سرزمینی با تزار مسکو، یک موضوع جدید هم برای دعوا با همسایه بزرگش دارد: گاز!
همین انگیزه بود که «ولودیمیر زلنسکی» را واداشت تا وارد بازی ژئوپلیتیک پیچیده واشنگتن شود و با پیوستن به کارزار تبلیغاتی و رسانهای بزرگی که روسیه را متهم به تدارک برای اشغال اوکراین میکند، در لوای یک نزاع میهنی، علم جنگ انرژی را علیه روسها بالا ببرد تا به «نورد استریم 2» بتازد.
بدین ترتیب اوکراین در ۲ جبهه مختلف در کنار آمریکا و در مقابل روسیه قرار گرفته است. تا چندی پیش لهستان همسایه بزرگ اوکراین و مهمترین حامی اسلاو آن و همچنین متحد آمریکا در ناتو میتوانست یک همراه بالقوه در این جبهه باشد که در این صورت یک بلوک بزرگ در شرق اروپا مقابل روسیه ایجاد میشد. معجزه سیاست گازی اما آنجاست که لهستان بهواسطه اینکه هم از خط انتقال انرژی که از بلاروس به سمت غرب میآید و هم از «نورد استریم 1» و در آینده «نورد استریم 2» بهرهمند میشود، اوکراین را کاملا تنها گذاشته و جبهه آمریکایی را خالی کرده است. این ۲ خط گازی موازی هم به ساحل لوبمین در منتهاالیه شمال شرقی آلمان نزدیک مرز با لهستان میرسند.
همچنین با اوج گرفتن اختلافات ورشو با بروکسل که حتی زمزمه پولگزیت (کارزار خروج لهستان از اتحادیه اروپایی) را بهوجود آورده است، ناتو و آمریکا امکان اعمال نفوذ در ساحل جنوبی بالتیک علیه «نورد استریم» را از دست دادهاند.
کار ساخت «نورد استریم 2» شهریور امسال پایان یافت و آماده بهرهبرداری در سردترین ماههای سال است تا بهای روزافزون گاز مصرفی در اتحادیه اروپایی ثابت بماند. با این حال و با وجود اینکه Nord Stream AG 2 (شرکت روسی بهرهبردار این خط) چهارشنبه گذشته، شرکت تابعه خود در سرزمین ژرمنها را هم به ثبت رساند تا مراحل قانونی افتتاح گازرسانی از این خط آغاز شود، دولت ائتلافی جدید آلمان به صدارت اعظمی «اولاف شولتز» تحت فشار آمریکا و ناتو و در میان جیغ و فریادهای مقامات اوکراینی، صدور گواهینامه برای این پروژه را همچنان به دلایلی مبهم معلق گذاشته است؛ انفعالی که برخلاف ابتکار عمل دولت مرکل در جلوگیری از سیاسی کردن این خط تامین انرژی راهبردی، باعث شد قیمت گاز مصرفی در اروپا از آبان تاکنون حدود 30 درصد افزایش یابد. خیلیها اقدام دولت برلین در بهانهجویی برای تعلیق صدور مجوز برای «نورد استریم 2» را ناشی از دیپلماسی نمایشی «آنالنا برباک» خانم وزیر خارجه جدید و بشدت آمریکانوفیل از حزب سبز میدانند. تا قبل از این دولت آلمان بهانه میآورد که شرکت بهرهبردار این خط که در اصل 100 درصد سهامش متعلق به گازپروم، غول انرژی روسیه و بزرگترین تامینکننده گاز اروپاست، شرکت تابعه خود را در سوییس ثبت کرده و نه در آلمان اما از چهارشنبه پیش، این بهانه هم از میان رفته و فضای میدان جنگ ژئوپلیتیک میان روسیه و آمریکا از پس سکوت برلین در بحبوحه بحران انرژی اروپا آشکار شده است.
آشکار است دولت ائتلافی جدید برلین به عنوان متحد سیاسی واشنگتن ترجیح داده در میانه این جنگ ژئوپلیتیک دست به عصا راه برود و طبق درخواستنامه ۲ ماه پیش نمایندگان کنگره آمریکا، عملیاتی شدن پروژه «نورد استریم 2» را منوط به عدم اقدام نظامی روسیه در اوکراین بداند. در عین حال با این سیاست، آلمان میتواند از روسیه که قرار است به بزرگترین تامینکننده انرژی و احتمالا در آینده نزدیک بزرگترین شریک اقتصادیاش تبدیل شود، گروکشی کند.
فراموش نکنیم دولت آنگلا مرکل تا روز آخر جلوی تعلیق و تحریم «نورد استریم 2» ایستاد، آن هم با همه قدرت و استقلال رایی که پشتوانهاش 16 سال تداوم حضور خانم صدراعظم در راس قدرت برایش فراهم آورده بود و حتی با وجود اینکه حزب حاکم پیشین بوندستاگ یعنی دموکرات- مسیحیها (راست میانه) به مراتب از فراکسیون اکثریت فعلی مجلس به رهبری سوسیال- دموکراتها (چپ میانه) به واشنگتن نزدیکتر بودند. مرکل در مقابل اعمال تحریمهای ترامپ علیه چندین شرکت بزرگ روسی و اروپایی و حتی آمریکایی دستاندرکار «نورد استریم» اعلام کرد این یک پروژه مربوط به بخش خصوصی است و دولت آلمان در آن دخل و تصرفی نمیکند.
* یک ائتلاف بینالمللی شریک روسیه
همانطور که پیشتر مطرح شد، اگر بایدن بعد از رسیدن به کاخ سفید تحریمهای دوره ترامپ علیه «نورد استریم 2» را معلق کرد با اتکا به یک نقشه پیچیدهتر برای مواجهه با روسیه در هر ۲ میدان ژئوپلیتیک و انرژی بود.
در میان دلایل ریشهای که دولت دموکرات برای تعلیق تحریم دستاندرکاران این پروژه داشت، میتوان به ائتلاف بینالمللی بزرگی اشاره کرد که پوتین در «نورد استریم» گرد آورده است.
چهرههای حاضر در مراسم افتتاح خط اول در 8 نوامبر 2011 گویای چشمانداز بزرگی بود؛ «دیمیتری مدودف» رئیسجمهور وقت روسیه (موسوم به سایه پوتین)، «آنگلا مرکل» صدراعظم سابق آلمان، «فرانسوا فیون» نخستوزیر پیشین فرانسه و «مارک روت» نخستوزیر هلند. آیا این یک بلوک جدید اقتصادی در حال شکلگیری از شرق تا غرب اروپا بود؟
نگاهی به هیاتمدیره Nord Stream AG، کنسرسیوم بهرهبردار نخستین خط گازی جریان شمالی گویای این بود که این فقط یک پروژه روسی نیست؛ «گرهارد شرودر» در نقش رئیس کمیته سهامداران و «لئونارد برینباوم» نایبرئیس اتحادیه انرژی و آب آلمان در نقش رئیس هیأتمدیره در کنار عالیترین مقامات روس و چهرههای کلیدی کمپانیهای گازپروم، انژی و... .
حال «نورد استریم 2» از همه جهت مشابه و مکمل نسخه اولیه خود است؛ بلندترین خط انتقال گاز از بستر دریا در جهان که از سال 2011 شروع به کار کرد. «نورد استریم 1» شامل ۲ لوله موازی به طول 1220 کیلومتر و قطر 1220 میلیمتر است که حداکثر ظرفیت سالانهاش برای گازرسانی از مبدا شهر ویبورگ روسیه نزدیک مرز فنلاند به منطقه ساحلی گریفسوالد آلمان به 55 میلیارد مترمکعب میرسد. در «نورد استریم 1» تنها 30 درصد سرمایهگذاری تقریبا 15 میلیارد دلاری ساخت تاسیسات و خطوط لوله زمینی و زیر دریایی آن از طریق شرکتهای سهامدار تامین شد 70 درصد مابقی از دل بزرگترین شبکه مالی اروپایی آمد؛ وامهایی 16 ساله به ارزش 4 میلیارد دلار و سرمایهگذاریهای دهها بانک و موسسه مالی از جمله بانک سوسیته ژنرال، صندوق کردیت آگریکول فرانسه، صندوق یو اف کای آلمان، آژانس مالی ساسه اسپای ایتالیا، کامرز بانک آلمان (با ضمانت دویچ بانک آلمان) و نظارت و مشاورت مالی رویال بانک اسکاتلند و یونی کردیت.
نخستین نگرانیهای آمریکا و اتحادیه اروپا درباره جاهطلبی «نورد استریم» اما زمانی پدید آمد که در Nord Stream 2 AG، شرکت بهرهبردار «نورد استریم 2» خبری از یک کنسرسیوم نبود و همان شرکتهای حاضر در میان سهامداران و پیمانکاران پروژه اولیه نورد استریم اینجا همگی تحت مالکیت 100 درصد گاز پروم فعالیت میکنند. حتی در AG Nord Stream کنسرسیوم عملیاتی خط 1 که مقر آن در زوگ سوییس واقع شده نیز سهام 51 درصدی غول گازی روسیه و اروپا (گازپروم) به اندازه کافی بر آمریکاییها گران آمده بود.
دیگر شرکتهای نفتی- گازی سهامدار این کنسرسیوم، یونیپر(آلمان)، وینترسهال(آلمان)، ندرلاندز گاسونیه(هلند) و انژی(فرانسه) هستند. یوروپایپ(آلمان)، اوام کا(روسیه) و سومیتومو(ژاپن) کار ساخت لولهها و سایپم(ایتالیا) کار نصب آنها را در کف دریا برعهده دارند. فهرست بلندبالای پیمانکاران به همین جا ختم نمیشود. برای آنکه پای کل اتحادیه اروپایی و حتی همپیمانان آمریکا در ناتو به این پروژه بزرگ کشیده شود، حضور شرکتهایی چون رامول(دانمارک)، ای آر ام (بریتانیا)، رولز رویس(بریتانیا)، ایفائو(هلند)، رویال بوسکالیس وستمینیستر(هلند)، مارین ماتکنیک (سوئد)، پیتر گاز(اسپانیا)، دوف سابسی(نروژ)، تایدوی بیوی(نروژ)، یوپک(فرانسه) و سیرتک نیجی (ایتالیا) کافی است و برای آنکه سرگیجه کاخ سفید از ابعاد بینالمللی این پروژه کامل شود، باید نام ۲ پیمانکار آمریکایی آن را هم به میان آورد: درسر اینداستریز(هالیبرتون سابق) و اینتک اینجنیرینگ.
نشان به آن نشان که پروژه «نورد استریم 2» با سرمایهگذاری مستقیم نزدیک به 10 میلیارد دلاری گازپروم و شرکای اصلیاش در «نورد استریم 1» و در مجموع با تنها ۱۱ میلیارد دلار تکمیل شد که یک دستاورد بزرگ برای روسها بود.
در «نورد استریم 2» چند شرکت جدید مثل غول نفتی رویال داچ شل (بریتانیا / هلند) و آلسیز(سوییس) برای نصب لولهها زیر دریا جایگزین شرکتهای تحریمشده اروپایی و آمریکایی شدند اما در بخش پیمانکاری شاهد حضور گستردهتر شرکتهای روس مثل چلیپایپ و آکادمیک چرسکی بودیم. به عبارت دیگر گازپروم به عنوان پیشبرنده اصلی کل پروژه «نورد استریم» که 110 میلیارد مترمکعب از گاز مصرفی اروپا را تامین خواهد کرد، در حال رسیدن به استقلال نسبی از طرفهای غربی از لحاظ مالی، فناوری و عملیاتی است که دست کرملین را در دیکته کردن سیاست انرژی خود به اروپا بازتر میکند. این همان رویای قدیمی رهبران شوروی است. روسها از آن زمان به دنبال به دست آوردن این برتری راهبردی بر بخش غربی اوراسیا بودند اما آمریکاییها با زیرکی، تحقق این ایده را در حدود 4 دهه پیش مانع شدند.
حتی برخی معتقدند فروپاشی اقتصاد اتحاد جماهیر شوروی در دهه آخر حیاتش، ناشی از ابتکار رونالد ریگان، زمامدار جمهوریخواه کاخ سفید در میانه دهه 1980 بود.
روزنامه واشنگتن پست 18 سال پیش (27 فوریه 2004) در روزهایی که ولادیمیر پوتین به دنبال بنا گذاشتن پایههای خیزش مجدد روسیه بر توسعه صادرات گازی به اروپا با همکاری آلمان، فرانسه، انگلیس، هلند و سوییس در قالب پروژه جدید «نورد استریم» بود، در گزارشی با عنوان «نقش گاز در فروپاشی شوروی»، برنامه خرابکاری دولت آمریکا در مسیر گازی بلوک شرق(شوروی- لهستان- آلمان شرقی) به اروپای غربی را فاش کرد.
در این اعتراف شگفتانگیز آمده بود که ریگان در ابتدای دهه 1980 با ایجاد فشار بر متحدانش در اروپا اجازه همکاری شرکتهای غربی در ساخت خط لوله گازی را نداد و همزمان همکاریهای بانکی غرب را با شوروی بشدت کاهش داد. این تحریم که شکل و شمایل آن امروز برای ما بسیار آشناست، باعث شد کشورهای بلوک شرق نتوانند از مزیت انرژی خود برای احیای اقتصادی بهره ببرند. کرملین و متحدانش نه تنها در هزینههای جنگ سرد مانده بودند، بلکه به واسطه اقتصاد ناکارآمدشان روی فروش و حق انتقال گاز به اروپای غربی حساب ویژهای باز کرده بودند.
بر اساس این گزارش، آن زمان سرنخهایی وجود داشت که نشان میداد شوروی در تلاش است طیف گستردهای از فناوریهای غربی را به دست آورد. مقامات شوروی سال ۱۹۷۰ بخش جدیدی را در «کاگب» راهاندازی کردند تا روی فناوریهای غربی مورد نیاز تحقیق کند.
سازمان سیا پس از اطلاع از نقشه مسکو، بر آن شد تجهیزات جعلی را به شوروی قالب کند، به گونهای که آنها نتوانند جعلی بودن آنها را تشخیص دهند.
در نهایت غرب بازی را از شرق برد، چرا که پس از مدتی قطعات جعلی خطوط انتقال نفت و گاز شوروی به اروپا نیاز به تعویض داشتند و این مسکو را وابسته به غرب میکرد. انفجارهای گاه و بیگاه خطوط لوله پایان جاهطلبی شورویها و حتی به منزله از دست رفتن تنها مزیت بلوک شرق بر اقتصاد بازار اروپای غربی در بخش انرژی بود.
این بار اما با اجرای موفق پروژه «نورد استریم 2» و در حالی که روسها در دنیای چندقطبی جدید میتوانند نیازهای فناورانه و مالی خود را از قطبهای جدید اروپایی یا غیراروپایی حتی چینیها و هندیها تامین کنند، واشنگتن دیگر نمیتواند مانند قرن بیستم بر چشمانداز ایجاد اختلال در اهرم انرژی مسکو برای تسلط بر اروپا حساب کند.
جنگ تبلیغاتی غرب علیه روسیه در زمین اوکراین نشاندهنده آن است که آمریکا قصد دارد دولت کییف را به شکلی انتحاری به جان خرس سیبری بیندازد تا همانطور که «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه گفته بود، جنگی کنترل شده میان روسیه و کل اروپا به راه اندازد و مشروعیت هر گونه همکاری میان مسکو با بدنه اصلی اروپا را از بین ببرد.
* کارشناس مسائل اوراسیا
ارسال به دوستان
«وطنامروز» از روند امدادرسانی به سیلزدگان استانهای جنوبی و وضعیت جبران خسارتهای وارد شده به آنان گزارش میدهد
10 روز پس از دستور
خدماترسانی صورت میگیرد اما با توجه به وسعت حادثه کافی نیست
مهدی جابری: یکم بهمنماه بود که رئیسجمهور دستور داد ظرف مدت 10 روز برای جبران خسارتهای واردشده به مناطق سیلزده اقدام شود. هر چند اقدامات نهادهای مسؤول و گروههای جهادی در این مدت کوتاه چشمگیر و تحسینبرانگیز بوده است اما همچنان برخی خسارتها جبران نشده و حتی مشکلاتی در زمینه اسکان مناسب سیلزدگان وجود دارد.
به گزارش «وطنامروز»، اواخر دی و اوایل بهمن را باید از نظر شدت بارشها در بسیاری از مناطق کشور بیسابقه یا کمسابقه دانست. یکی از مهمترین رویدادها در میان انبوه اخبار مرتبط با سیل، حضور سیدابراهیم رئیسی در برخی مناطق سیلزده بود که بسیاری از رسانهها، کارشناسان و مردم، آن را با واکنش رئیسجمهور سابق مقایسه کردند و اینچنین نوشتند که رئیسی بلافاصله پس از بازگشت از سفر روسیه به مناطق سیلزده کشور رفت اما مقامات دولت سابق در شرایط اضطراری مشابه ترجیح دادند سفر تفریحی یا غیرضروری خود را لغو نکنند!
* جبران خسارتها کُند اما امیدبخش است
جنوب و شرق استان کرمان به فاصله ۲ هفته درگیر ۲ بارش شدید باران و برف شد و در مجموع بیش از 6 هزار واحد مسکونی شهری و روستایی در این استان خسارت دید و آسیب قابل توجهی به دامها و لوازم خانگی مردم وارد شد.
منصور شکراللهی، نماینده مردم کهنوج، منوجان و فاریاب در مجلس شورای اسلامی درباره شرایط فعلی مناطق سیلزده به «وطنامروز» میگوید: واقعیت این است که به خاطر گستردگی و وسعت حادثه سیل در ۴ استان کشور نمیتوان انتظار حل یکشبه یا چندروزه مشکلات را داشت اما خدا را شکر در مدت 10 روز اخیر شاهد اقدامات خوبی برای اسکان اضطراری، جبران برخی خسارتها و آغاز روند ساخت یا بازسازی منازل آسیبدیده بودهایم.
وی میافزاید: اقدامات جبرانی به کندی پیش میرود اما هیچ عمد یا کمکاریای در این میان وجود ندارد، چون حجم خسارتها بسیار زیاد بوده است و جبران همه آنها به این سادگی امکانپذیر نیست.
نماینده استان کرمان در مجلس ادامه میدهد: روز گذشته با وزیر کشور صحبت داشتیم و تاکید کردیم روند خدماترسانی و جبران آسیبها تسریع شود.
همچنین ستاد اجرایی فرمان حضرت امام و کمیته امداد تا امروز بخش زیادی از خسارتهای وارد شده به لوازم خانگی و حدود یکسوم از خسارتهای مربوط به دامها را جبران کردهاند. بنیاد مستضعفان نیز برای ساخت سرویسهای بهداشتی و رفع مشکل اسکان آسیبدیدگان از سیل اقدامات خوبی داشته است و همچنان روند جبران خسارتها و ساخت یا بازسازی منازل مسکونی ادامه دارد.
* پیگیری دولت جای قدردانی دارد اما کافی نیست
ذبیحالله اعظمیساردویی دیگر نماینده مردم استان کرمان در مجلس به «وطنامروز» میگوید: آخر همین هفته من و همکارانم به همراه رئیس کمیسیون کشاورزی مجلس مجددا عازم مناطق سیلزده میشویم تا در جریان تازهترین اقدامات قرار بگیریم، بنابراین آن زمان بهتر میتوانم اظهارنظر داشته باشم.
وی میافزاید: مسلما حضور فوری رئیسجمهور در مناطق سیلزده، ۲ نوبت حضور وزیر کشور و همچنین سفر وزیر آموزشوپرورش و مقامات عالی هلالاحمر و سازمان مدیریت بحران به استان جای قدردانی و امیدواری دارد اما امیدوارم وعدههای داده شده عملیاتی شود. سفر آخر هفته ما نیز برای بررسی همین موضوع است. اعظمیساردویی ادامه میدهد: تا جایی که اطلاع دارم استانداری با همکاری بخش خصوصی در حال تلاش برای بازسازی مسیرها و پلهای تخریبشده هستند اما اقدامات اساسی مانند لایروبی «سیلبند خرم» بیش از هزار میلیارد تومان اعتبار لازم دارد و برای افزوده شدن 70 کیلومتر به طول این سیلبند نیز احتمالا ۳ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز است. نماینده جیرفت و عنبرآباد در مجلس تاکید میکند: هنوز برای قضاوت نهایی درباره روند خدماترسانی زود است. بخشی از کارها انجام شده و بخشی هنوز انجام نشده و نیاز به بودجه دارد اما با توجه به گستردگی خسارتها نمیتوان انتظار زیادی برای جبران سریع آنها داشت.
* انتظار مردم کنارک بیش از این است
یک ماه از وقوع سیل در جنوب استان سیستانوبلوچستان میگذرد اما برخی مشکلات مردم این منطقه همچنان حل نشده است. در ۸ شهرستان و صدها روستای این استان رودخانههای فصلی طغیان کردند و تعدادی از راههای ارتباطی مسدود و منازل شماری از مردم در شهرستانهای چابهار، کنارک، سرباز، نیکشهر، دشتیاری، فنوج، قصرقند و دلگان در جنوب استان دچار آبگرفتگی شد.
خبرگزاری مهر در این باره نوشته است: «براساس آخرین اطلاعات منتشرشده بیش از ۲هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان به بخشهای مختلف همچون راه، کشاورزی و زیرساختهای شهری سیستانوبلوچستان خسارت وارد شده است».
محسن روه، مدیر روابط عمومی فرمانداری کنارک به «وطنامروز» میگوید: کمیته امداد تک تک منازل آسیبدیده را ارزیابی کرده و برای مساعدت به همه آسیبدیدگان از سیل برنامه دارد. کمیته امداد، سپاه و ستاد اجرایی فرمان حضرت امام در حال جبران خسارتها و تحویل فرش، موکت و وسایل زندگی به مردم هستند. همچنین بنیاد مسکن برای ساخت یا تعمیر واحدهای مسکونی برنامهریزی کرده است. وی میافزاید: هر چند هنوز همه آسیبدیدگان موفق به تحویل لوازم یا جبران خسارتهایشان نشدهاند و نارضایتیهایی وجود دارد اما با تداوم خدماترسانی، بزودی شاهد شرایط بهتری خواهیم بود.
همچنین عبدالغفور حوت، فرماندار کنارک به مهر گفته است: «حدود ۲۰۰۰ خانوار هنوز از مشکلات بعد از سیل همچون نفوذ آب به منزلشان رنج میبرند. متأسفانه با توجه به اینکه هوا هم سرد شده، بیماری سرماخوردگی افزایش یافته است و احتمال گسترش بیماریهای دیگر هم در سطح شهر کنارک وجود دارد. همینطور با توجه به راکد شدن آب در برخی مناطق شهر، خطر شیوع بیماری مالاریا بسیار جدی است.
وی تصریح میکند: البته در این مدت مسؤولان کشوری و استانی بویژه استاندار محترم سیستانوبلوچستان تصمیمات و قولهای خوبی را برای این شهرستان در نظر گرفتهاند و امیدواریم کمک خوبی به شهرداری کنارک بشود تا بتوانیم شبکه فاضلاب را در شهر توسعه بدهیم و مشکل زهکش برطرف شود.
* توزیع 4700 پکیج لوازم خانگی در میناب
شهرستان میناب از جمله مناطقی بود که در سیلابهای یک ماه اخیر دچار خسارتهای گسترده شد. حجم خسارتها بنا به آمار اعلام شده حدود هزار و 200 میلیارد تومان بوده است. همچنین بیش از 500 واحد مسکونی در این شهرستان آسیب دید.
حسین رئیسی، نماینده میناب و جاسک در مجلس شورای اسلامی به خبرنگار «وطن امروز» میگوید: خدا را شاکریم که همه مسؤولان کشوری برای جبران خسارتهای سیل همت و توجه جدی داشتند و همه مقامات از جمله رئیسجمهور، رئیس مجلس، وزرای کشور، کشاورزی و نیرو و همچنین مقامات هلالاحمر، کمیته امداد، بنیاد مسکن و بنیاد مستضعفان پای کار آمدند.
وی ادامه میدهد: نهادهای مذکور با مشارکت نیروهای جهادی برای تامین وسایل گرمایشی از جمله بخاری برقی اقدام کردند و تاکنون بیش از 4 هزار و 700 پکیج لوازم خانگی بین آسیبدیدگان توزیع شده است.
به گفته نماینده مجلس، بنیاد مسکن استان اصفهان به عنوان معین استان هرمزگان در منطقه مستقر شده و تلاشها برای ساخت یا بازسازی واحدهای مسکونی ادامه دارد.
رئیسی تاکید میکند: نمایندگان مردم در مناطق آسیبدیده همچنان پیگیر هستند تا انشاءالله بهترین نتایج حاصل شود و شاهد جبران خسارتها به طور کامل باشیم، چراکه بهرغم همه تلاشهایی که شده یا در حال انجام است، مردم همچنان با مشکلاتی مواجه هستند.
* توزیع یک میلیارد تومان ارزاق در مناطق سیلزده جنوب فارس
مدیرکل ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) در استان فارس از توزیع یک میلیارد تومان ارزاق در مناطق سیلزده جنوب فارس خبر داد. ابوالفضل خروطی با اشاره به تعمیر منازل آسیبدیده از سیلاب اخیر میگوید: با حمایت بنیاد برکت ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) یک تیم ۲۰ نفره به مدت ۱۰ روز به مناطق اعزام شدهاند تا برای بازسازی واحدهای تخریبی و تعمیری اقدام کنند.
وی با بیان اینکه نزدیک به هزار و 400 منزل مسکونی در این سیلاب دچار آسیب شده بود، از ادامه تلاشها برای تداوم روند تهیه و توزیع اقلام ضروری و بستههای لوازمخانگی از جمله یخچال، اجاق گاز، فرش، پتو و سرویس ملامین برای افراد آسیبدیده از سیل خبر داد.
ارسال به دوستان
طی 24 ساعت بیش از ۳۵ هزار مبتلا و ۵۰ فوتی کرونا در کشور به ثبت رسید
42 شهرستان در وضعیت قرمز
سویه جدید بیماری «کووید-19» موسوم به اُمیکرون در کشور به دلیل قدرت بالای سرایتپذیریاش این روزها خیلیها را با علائم مشابه راهی مراکز درمانی و بیمارستانها کرده است، طوری که بخش آیسییو برخی بیمارستانها برای بیماران بازگشایی شده و مبتلایان بدحال در آنها بستری شدهاند. به گزارش «وطنامروز»، شیوع روزافزون اُمیکرون در کشور موجب شده است آمار مبتلایان به این بیماری طی یک شبانهروز به بیش از 35 هزار نفر برسد. این بیماری که دوباره باعث تعطیلی خیلی از مدارس کشور شده است، علاوه بر واکسن نزدهها و کسانی که واکسیناسیون خود را تکمیل نکردهاند، افراد مسن و بیماران خاص و همچنین کودکان را هدف گرفته است. توصیه کارشناسان بهداشت برای جلوگیری از همهگیری این بیماری رعایت پروتکلهای بهداشتی، تزریق واکسن و خودمراقبتی است. وزارت بهداشت دیروز اعلام کرد طی ۲۴ ساعت گذشته ۳۵ هزار و ۷۰ بیمار جدید «کووید-19» در کشور شناسایی شدند و متاسفانه ۵۰ نفر نیز جان خود را به دلیل ابتلا به این بیماری از دست دادند. بر این اساس از ظهر روز دوشنبه تا ظهر سهشنبه (دیروز)، ۳۵ هزار و ۷۰ بیمار جدید مبتلا به «کووید-19» در کشور شناسایی و یکهزار و ۷۴۰ نفر از آنها بستری شدند. متاسفانه در این مدت، ۵۰ بیمار «کووید-19» هم جان خود را از دست دادند تا مجموع جانباختگان این بیماری در کشور به ۱۳۲ هزار و ۵۰۴ نفر برسد. خوشبختانه تاکنون ۶ میلیون و ۱۱۰ هزار و ۶۱۵ نفر از بیماران نیز بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. همچنین یکهزار و ۷۰۳ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-19» در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. بر اساس اعلام وزارت بهداشت، تاکنون ۱۳۲ میلیون و ۷۲۵ هزار دوز واکسن کرونا در کشور تزریق شده است. بنا بر اعلام مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت، تاکنون ۶۰ میلیون و ۸۳۸ هزار و ۱۰۶ نفر دوز اول واکسن کرونا را دریافت کردهاند. همچنین ۵۴ میلیون و ۱۸۹ هزار و ۱۹۳ نفر دوز دوم و ۱۷ میلیون و ۶۹۸ هزار و ۶ نفر دوز سوم واکسن کرونا را تزریق کردهاند. در حال حاضر مجموع واکسنهای تزریقشده در کشور به ۱۳۲ میلیون و ۷۲۵ هزار و ۳۰۵ دوز رسیده است.
* بازگشایی مجدد بخشهای ICU برای کروناییها
آمار مبتلایان به اُمیکرون هر روز بیشتر از روز قبل میشود. در این رابطه رئیس بیمارستان رسول اکرم(ص) از افزایش موارد بستری کرونایی در بخشهای بیمارستانی و آیسییوها خبر داد و گفت: اگر قرار باشد حجم بالایی از موارد ابتلا را داشته باشیم، افراد گروههای پرخطر، حتی در شکل خفیف همهگیری هم حتما پایشان به بخشهای بیمارستانی و بستری باز خواهد شد. دکتر تقی ریاحی در گفتوگو با ایسنا، درباره وضعیت مراجعات کرونایی و بستری در بیمارستان رسول اکرم(ص) گفت: اوایل دیماه هیچ بیمار کاندیدای بستری در آیسییو نداشتیم و بعد از ۲ سال بخشهای آیسییو برای بیماران کرونایی بسته شده بود. در عین حال میزان بستری موارد کرونایی در بخشها نیز بسیار محدود بود. البته به صورت پراکنده بیمار کرونایی در بخش داشتیم اما محدود بود. وی در ادامه افزود: این درحالی است که طی 15-10 روز گذشته میزان مراجعات سرپایی کرونا افزایش یافته که به تبع آن میزان مراجعات بستری در بیمارستان هم بالا رفته است. در عین حال با توجه به وخامت حال برخی مبتلایان به کرونا، بخش آیسییو را برای بیماران کرونایی مجددا باز کردیم. همچنین در حال حاضر در بخش تنفسیمان هم بیماران کرونایی بستری شدهاند و در حال ارائه خدمت به این بیماران هستیم. ریاحی گفت: به طور واضح تعداد بیماران سرپایی مبتلا به کرونا بیشتر شدهاند. حتی برخی بیماران عادی با فکر اینکه سرما خوردهاند، مراجعه میکنند اما بعد مشخص میشود که به کرونا مبتلا شدهاند. وی تاکید کرد: هرگونه علائم تنفسی و سرماخوردگی را باید ابتلا به کرونا تلقی کرد و در عین حال پروتکلهای بهداشتی مربوط را برای عدم انتقال بیماری به دیگران رعایت کرد.
* مصوبه اعمال ۲ هفتهای محدودیتها
دبیر کمیته علمی کشوری مقابله با کرونا با اشاره به شیوع گسترده اُمیکرون در کشور گفت: توصیه و مصوبه مورد اجماع اعضای کمیته علمی کرونا در جلسه اخیر این بود که محدودیتهای اجتماعی تا ۲ هفته در سراسر کشور اجرا شود و پس از آن دوباره بر اساس شرایط کشور، تصمیمگیری شود. دکتر حمیدرضا جماعتی اظهار داشت: بر اساس آخرین پروتکلهای درمانی کشور برای کرونا، درمان اُمیکرون تفاوت چندانی با دلتا ندارد اما این سویه سرایتپذیری بیشتری دارد و برخلاف دلتا، سیستم تنفسی فوقانی را بیشتر درگیر میکند. بنابراین اگر بیماری دارای علائم ریوی و درگیری سیستم تنفسی تحتانی باشد و اکسیژن خون این فرد کاهش یابد و بستری شود، از نظر درمانی تفاوتی با درمان دلتا ندارد و از درمانها و داروهای معمول در پروتکل کشوری استفاده میشود. جماعتی در ادامه گفت: با توجه به شیوع گسترده سویه اُمیکرون که باعث تبدیل رنگ تعدادی از شهرهای کشور به قرمز و نارنجی شده است، توصیه و مصوبه مورد اجماع اعضای کمیته علمی کرونا در جلسه اخیر این بود که محدودیتهای اجتماعی تا ۲ هفته در سراسر کشور اجرا شود که این محدودیتها میتواند در مجامعی مانند مدارس، دانشگاهها، کنسرتها، مجموعههای ورزشی و... که تعداد زیادی افراد در آن حضور دارند، اجرایی شود و پس از آن دوباره بر اساس شرایط کشور، تصمیمگیری میشود.
* تهران هم قرمز شد
با افزایش سرسامآور مبتلایان به کرونا در کشور، دیروز تهران، مشهد و ۸ مرکز استان دیگر به رنگ قرمز درآمدند. هماکنون ۴۲ شهرستان در وضعیت قرمز، ۱۴۲ شهرستان نارنجی، 230 شهرستان زرد و ۳۴ شهرستان در وضعیت آبی قرار دارند.
ارسال به دوستان
پاسخی به بیانیه غیرمسؤولانه «مجمع روحانیون مبارز و دوستان» که اخیرا به بهانه دهه فجر منتشر و در آن مطالبی خلاف واقع علیه نظام و انقلاب مطرح شد
شرکای روحانی طلبکار نشوند
دکتر حمیدرضا مقدمفر: اگر چه «اعتماد به نفس» جزو فضایل و مواهب شخصیتی و عامل پیشبرندهای در امور انسانی و تشکیلاتی و اجتماعی محسوب میشود اما آنگاه که با بیمسؤولیتی و خودبزرگبینی تعویض میشود، جای خود را به چیزی غیر از فضیلت میدهد.
محتوای بیانیه مشترک اخیر مجمع روحانیون مبارز و مجمعی که خود را محققین و مدرسین حوزه علمیه قم نامگذاری کرده است، جزو آن پدیدههایی است که به لحاظ سیاسی و اجتماعی و حتی روانشناختی میتواند محل بررسی قرار گیرد که از یک سو چگونه جمعی که خود باعث و بانی بسیاری از مشکلاتند، شخصاً بتوانند با این جسارت، از پرده و مانع خجلت عبور کنند و متن مفصلی در نقد دیگران بنویسند و حتی اشارهای به اشتباهات خود نکنند؟ و دیگر اینکه اگرچه سخن گفتن و نقادی کردن عموم مردم جزو افتخارات یک نظام مردمسالار است اما کجای مناسبات سیاسی و اجتماعی در این جامعه معیوب است که آن گروه سیاسی میتواند به جای قرار گرفتن در جایگاه متهم و پاسخگویی در برابر مردم، ردای مدعی را بپوشد و خطاب به همان مردم سخنسرایی و ادای فضل کند؟
بیانیه مورد اشاره که به مناسبت آغاز دهه فجر صادر و منتشر شده، به بررسی آسیبشناسانه روند تحولات کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته و موضوعات متعددی را مطرح کرده است؛ مثلا گفته هم از جمهوریت فاصله گرفتهایم و هم از اسلامیت، پیشرفتهایی به لحاظ فنی و نظامی و ضریب نفوذ منطقهای داشتهایم که قابل توجه و فرخنده است اما در کنار آن افراد زیادی فقیر شدهاند و برای فقرا و عدالت کاری نکردهایم، رویکرد تنشزدایی را در پیش نگرفتهایم و تحریم شدهایم، حاکمیت چندگانهای را در کشور شاهد بودهایم، خودی و ناخودی کردهایم و مسائلی از این دست. درباره محتوای این بیانیه میتوان نکاتی را فهرست کرد که برخی از آنها به این شرح است.
1- پی بردن به اینکه در کنار دستاوردهای بزرگ در حوزههای مختلف، مشکلات متعددی هم در ساحتهای سیاسی و اجتماعی و بویژه اقتصادی داریم، هنر و کشف بزرگی نیست. مشکلاتی که بخشی از آنها ناشی از تحریم و فشار خارجی و بخش مهم و عمده دیگر محصول مدیریتهای معوج و ناکارآمد مدیران اجرایی در داخل است، نه پوشیده است و نه امکان لاپوشانی دارد؛ این مهم را اتفاقا بیشتر کسانی احساس میکنند که از محرومان و مستضعفان و جزو هسته مرکزی حامیان نظامند و از قضا آن بخش و گروهی که کمترین احساس را در این زمینه دارد و بعضاً از قِبَل این دردها و رنجهای مردم فرصتطلبیهای سنگینی هم کرده، گروهی است که متاسفانه به تزهای سیاسی همین نویسندگان بیانیه گرایش دارد.
2- اینکه تنها پس از گذشت چند ماه از پایان دوران مشعشع دولت جناب روحانی که از برخی جهات مشابه آن را تاریخ 200 ساله اخیر ایران صرفاً در زمانه بیدولتی شاهان قاجار به خاطر میآورد و رنج و زخمهای آن 8 سال، سالها با ملت خواهد بود، حامیان سیاسی او شهامت میکنند و آن هم ذیل عناوینی مانند «حکمرانی خوب»! بیانیه مفصلی میدهند، یعنی اساسا این دوستان مردم را به حساب نمیآورند، اگرنه بهتر بود برای مراعات روح و روان این مردم رنجدیده هم که شده مدتی را به سکوت میگذراندند و سر در گریبان اندوه مینهادند تا گذر زمان کمی از زخم آن دوران کم کند. این فاصلهگذاری برخی آقایان با تقوای سیاسی- اجتماعی واقعا قابل مدلسازی برای ترویج فاصلهگذاری اجتماعی در کروناست و میتواند ملت را از شر این بیماری نجات دهد.
3- نویسندگان بیانیه خاطرنشان کردهاند پس از انقلاب اسلامی و تاسیس جمهوری اسلامی رفتهرفته هم از «اسلام» فاصله گرفتهایم و هم از «جمهوریت»؛ از قضا اینجا را درست فرمودهاند اما متوجه نشدهاند به جای نقد دیگران، «حدیث نفس» گفتهاند. متاسفانه بخشی از مشکلات دقیقا از آنجا آغاز شد که بر اثر نابلدی و عدم تیزبینی سیاسی این آقایان که بسیاریشان جزو مبارزان انقلاب و زخمخوردگان سکولارها و سلطنتطلبها بودند، به جایی رسیدند که همین سکولارها و سلطنتطلبها ـ و بعضا متاسفانه تروریستها و دشمنان ایران ـ پشت دیدگاههای آنها پنهان شدند، آنان را پیش راندند و به مقابله با سیاستهای اصولی جمهوری اسلامی کشاندند و خود در خفا، خندیدند و قهقهه زدند. در سایتها و پایگاههایشان علیه امام(ره) که جزو مفاخر تاریخ ایران و بشریت است، قلم زدند و نوشتند و حتی نعوذبالله حضرت امام و تفکراتش را به موزهها فرستادند و این آقایان به جای آنکه قدرتمندانه و غیورانه در مقابل آنها بایستند، از سرمستی قدرت به یک ائتلاف و اتحاد راهبردی با آنها دست زدند و نفهمیدند با میراث امام(ره) چه کردند.
گفتهاند از جمهوریت فاصله گرفتهایم؛ گُل گفتهاند. متاسفانه این آقایان فرآیندهای مردمسالارانهای را که امام خمینی(ره) با اعتقاد قلبی تعبیه کردند و امام خامنهای با تمام توان و تا پای جان از آن دفاع کردند، صرفا شکل و ادا و اطواری برای نیل خود به قدرت دیدند، لذا آنجا که با این سازوکارها به قدرت رسیدند، آن را دموکراتیکترین فرآیندهای جهان خواندند و به آن بالیدند ولی آنگاه که با دست رد مردم به سینهشان مواجه شدند، «کودتا»ی نرم علیه ملت را عین «دموکراسی» و «آزادیخواهی» خواندند و مردم را به دلیل رای به فردی غیر از کاندیدای متبوعشان با چنان تنبیهی مواجه کردند که خود تنبیهکنندگان گفتند تاریخ چنین «تحریمی» به خود ندیده است!
آقایان سابقاً مبارز! شما اگر میدانستید با اقدام به کودتایتان در سال 88 چه با این ملت کردید، تا ابد نه از جمهوریت سخن میگفتید، نه از اسلامیت و نه حتی از مردم. مقابلهتان با جمهوریت در آن سال، دشمنی که به استیصال رسیده بود و نامهنگاریهای متعددی را ذیل اذعان به شکست راهبردیاش برای تسلیم ایران در پیش گرفته بود، چنان امیدوار و وحشی کرد که شدیدترین تحریمها علیه مردم را در تاریخ وضع کرد و چنان جنایتی کرد که آثار جراحتهای سنگینش را امروز بر پیکر مردم بیگناه ایران میبینید؛ حال این جنایت دوستانتان را با کجای جمهوریت و اسلامیت همخوان میدانید؟ اصلا با چه رویی توان سخن گفتن با این ملت دردکشیده را دارید؟ با کدامین پاسخ به دلیل این گناه بزرگ در پیشگاه خداوند متعال حاضر خواهید شد؟
4- نویسندگان بیانیه مرقوم کردهاند «بدون تردید توطئههای بیرونی و فشارهای خارجی هم در پدید آمدن این وضع تاثیر داشته است» اما آقایان! کملطفی میفرمایید، دشمن بدون همکاری برخی دوستان شما هیچ غلطی نمیتوانست بکند. متاسفانه برخی از شما و دوستان شما کاتالیزور دشمن شدید و آنچه را او در خواب نمیدید، در بیداری تقدیمش کردید. دشمن صراحتا نوشته است هیچ ابزاری، از تهدید نظامی تا تحریم اقتصادی، بدون آنکه همکارانی در داخل داشته باشد، به جایی نخواهد رسید؛ یعنی بدون صداهایی که از گلوی او فریاد بزند و تسلیم را تئوریزه کند و به جای دشمن، آرمانهای اسلامی را متهم کند، و به جای آنکه حامی ولی فقیه باشد تا به مملکت آسیب نرسد، در برخی امور به دفتر حافظ منافع بیگانگان تبدیل شود. دشمن میداند بدون این همکارانش، حتی تحریمها هم میتواند به ضد خودش تبدیل شود.
البته از اینکه برای دشمن هم به هر حال در این شرایط نامطلوب سهمی قائل هستید متشکریم اما با کملطفی و تواضع(!) از سهم بسیار کلیدی خود و دوستان خود عبور نکنید!
5- صادرکنندگان بیانیه در بخشی از نوشتهشان از شکلگیری حاکمیتهای چندگانه و سردرگمی و حتی تعارض پرهزینه در مدیریت گلایه کرده و آن را بخشی از علل مشکلات موجود قلمداد کردهاند؛ باز هم حرف درستی است اما «ای کمان و تیرها برساخته / صید نزدیک و تو دور انداخته!»؛ نقد درستی است اما متهم بیخ گوشتان است آقایان! چرا صید و بانی را در دوردست جستوجو میکنید؟ آنهایی که نهتنها حاکمیت دوگانه و چندگانه را بد نمیشمردند، بلکه برای آن تئوریهای مکرر و راهکارهای متعدد و بعضا خشونتطلبانهای تجویز میکردند، جزو دوستان و همپیمانان سیاسی خودتان هستند. اما آیا با آنها مرزگذاری دقیق کردید؟ سیاستهای جاهطلبانهشان را سرزنش کردید و فیل مست قدرتشان را رم دادید؟ نکردید و بلکه یاریشان کردید و شد آنچه شد.
6- در بخش دیگری از بیانیه مورد اشاره نیز از پیشرفتهای نظامی و فنی و افزایش ضریب نفوذ منطقهای ایران تقدیر به عمل آمده است؛ اینجا هم آقایان در حق خود کملطفی کردهاند؛ باید از این دوستان سابقا مبارز پرسید یاران سیاسی شما کجا با این سیاستها موافق بودهاند که حال در مدحش حماسه میسرایید؟ معما چو حل گشت آسان شود! ولی دوستان شما پیشتر هنگامی که مدافعان حرم و اسطورههای آزادی و عدالت به نبرد با داعش و تکفیریها رفته و با حامیان دولتی پشت سر آنها یعنی آمریکا و مرتجعان منطقه هم گلاویز میشدند، به جای آنکه از این سیاست حمایت کنند، به خانواده شهدای حرم زخم زبان میزدند و به جای نبرد با جانیها، گفتوگو با داعش را تجویز میکردند. آن روز بیانیه دادید و در دهان اینها که از پشت جبهه به مدافعان حرم میتاختند زدید که امروز در جشن آزادیخواهان خود را شریک میدانید؟
البته رهبر انقلاب و حاجقاسم و حاجقاسمها و کلا پاسداران امنیت و انقلاب اسلامی ایران و حامیان مستضعفان و ملل جهان، همه ملت ایران و آزادگان جهان را در این پیروزیها سهیم میدانند و مشارکتشان در جشن را نیکو میشمارند، از این جهت اشکالی ندارد و فرمایش شما در اذعان به این پیروزیها را نیز به فال نیک میگیریم و دستتان را میفشاریم اما الحق والانصاف در خلوت خود ندامتی از گذشته و یاری نکردن مکفیتان به جبهه حق دارید؟
انشاءالله با یاری خداوند، مردم ایران در جنگ اقتصادی علیه دشمن نیز پیروز خواهد شد و آن روز همین امر را هم بهرغم تجویزهای غلط امروزتان، تبریک خواهید گفت!
7- صادرکنندگان این بیانیه در بخش دیگری نیز توصیههایی به نظام جمهوری اسلامی در راستای منادی صلح بودن و تنشزدایی در منطقه کردهاند! غیر از توصیه مشعشع پیشینی دوستان این آقایان در گفتوگو با داعش به جای نبرد با آن، در موضوع صلح و عقلانیت هم رفقای این عزیزان سابقه جالبی دارند. دوستان آقایان نه توصیههایشان برای گفتوگو و صبر بهنگام بوده و نه تجویزهایشان برای جنگ و نبرد از دقت نظر و عقلانیت بویی برده است. دوستان نویسندگان همین بیانیه همانها هستند که دهه 70 بر ضرورت لشکرکشی به افغانستان تاکید میکردند و برای آن مصوبهای هم صادر کرده بودند؛ مصوبهای که اگر با مخالفت و ممانعت قاطعانه و حکیمانه رهبر معظم انقلاب روبهرو نمیشد، ایران را وارد باتلاقی از جنگ با همسایه شرقی میکرد که احتمالا تا همین امروز نیز گریبانگیر ایران و افغانستان و تنها به سود دشمنان مردم این ۲ کشور بود. حال با این تجربه جالب از عقلانیت در سیاست خارجی، بر برج عاج نشستن و فرمایش صادر کردن هم جزو نوبرهای سیاست در ایران است.
8- از جانکاهترین بخشهای این بیانیه مقاطعی است که از زبان یا درباره فقرا و محرومان سخن میگوید؛ آقایانی که خود تا لحظه آخر با سردمدار تئوری ظالمانه «له شدن اجتنابناپذیر برخی فقرا زیر چرخ توسعه» متحد ماندند و جز معدودی، لب به نقد موثر سیاستهای او نگشودند و امروز نیز اساسا با آنهایی قرابت دارند که چیزی مثل عدالت اجتماعی را یاوه میخوانند، چگونه میتوانند از زبان فقرا سخن بگویند؟ آیا غیر از این است که اگر تا دیروز مفاهیم ارزشمندی مثل آزادی و دموکراسی برایشان صرفا ابزاری برای راندن ارابه قدرتطلبی بود، امروز این قرعه به نام فقرا و محرومانی افتاده است که بیشترین زخم را از همین دیدگاهها خوردند؟
9- یکی از سیاستها و گفتارهایی که ظاهرا برای این آقایان بسیار سنگین آمده و مکرر در سخنان و مواضع خود به آن ارجاع میدهند، مسأله تفکیک خودی از غیرخودی است. نویسندگان بیانیه مورد اشاره در این متن هم گفتهاند نباید دایره خودیها را آنقدر تنگ کنیم که اکثریت مردم ناخودی باشند! مغلطه عجیبی است؛ رهبر معظم انقلاب مشخصا همه مردم ایران را خودی و دشمنان این ملت و همکاران آن دشمن را ناخودی میدانند؛ سوال این است: چرا شما اینقدر آشفته شدهاید؟ پاسخ روشن است: متاسفانه شما در مقاطع متعددی دشمن را خودی کردید و مردم را غیرخودی و به همین علت خواسته یا ناخواسته همدست دشمن در تحریم شدید و مردم را زیر فشار خود له کردید. احتمالا از این جهت است که از خودی و ناخودی کردن ناراحتید، چون خود را ضمیر آن مرجع انگاشتهاید. حال آنکه اگر نیک مینگریستید، مسأله چیز دیگری بود و اشتباه از ضمیر نبود، بلکه مرجع را باید درست میدیدید و با او مرزگذاریهای جدی میکردید.
10- وقتی انسان با محتوای این بیانیه نسبتا مفصل مواجه میشود، غیر از غصههایی که از فریبهای نهفته در آن میبیند و اشتباهاتی که در تحلیل مشاهده میکند، خود را در موقعیتی میبیند که از نویسندگان بپرسد ضمنا ماشاءالله چقدر ایده برای اقتصاد دارید! اما پرسش جدیتر این است: مجموعا دستکم 24 سال از 32 سال اخیر دولت در اختیار دوستان شما بوده است (8 سال دولت هاشمی، 8 سال خاتمی و 8 سال هم روحانی)؛ در تمام این 24 سال هم امکان عملی شدن ایدههایتان فراهم بود و حتی مجوز داده شد با آمریکا محرمانه و آشکار مذاکره کنید و توافقی ببندید که بسیاری از جزئیات آن هم مصداق توافق خوب و مورد تایید نظام نبود اما محصول آن ایدههایتان چه بود؟ با ایده دیپلماسی و گفتوگو با دشمن کاری کردید که اساسا امر گفتوگو و دیپلماسی قفل شد و به بنبست رسید و دیگر طرف مقابل شما را برای صحبت کردن هم به رسمیت نشناخت، بلکه توماری نوشت و گفت امضایش کنید؛ والسلام. با ایده گفتوگوی تمدنها، محور شرارت خوانده شدید و با ایده تنشزدایی، در لیست تحت تعقیب پلیس بینالمللی قرار گرفتید! سابقهتان در اقتصاد هم که نیاز به توضیح ندارد.
بنابراین توصیه مشفقانه به آقایان سابقا مبارز آن است که به جای فرار به جلو و بار کردن تقصیرات بر دوش دیگران، از خطاهای سرشار گذشته و ظلمهایی که به مردم کردند، توبه کنند و به مسیر امام(ره) و ملت ایران بازگردند. این بیانیهها و مغلطهها جز آنکه با آن خود را فریب دهند و چند صباحی دیگر بر گرد کرسی دورهمی تغافل بنشینند سودی ندارد؛ خاصه آنکه همه ما بزودی در پیشگاه الهی حاضر خواهیم بود و باید پاسخگوی نسبت اقدامات خود با امام بزرگوار(ره) و مردم باشیم.
ارسال به دوستان
آیتاللهالعظمی صافیگلپایگانی مرجع عالیقدر شیعه بر اثر ایست قلبی دار فانی را وداع گفت
عروج شیخ الفقها
پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی ارتحال آیتالله صافیگلپایگانی
گروه سیاسی: حضرت آیتاللهالعظمی شیخ لطفالله صافیگلپایگانی مرجع عالیقدر تشیع، فقیه، اسلامشناس و اندیشمند بزرگ بامداد روز گذشته در 103 سالگی پس از تحمل دورهای بیماری در پی ایست قلبی و موفق نبودن عملیات احیا به ملکوت اعلی پیوست. به گزارش «وطنامروز»، هیات دولت در پیامی ضمن تسلیت به مناسبت رحلت این مرجع عالیقدر، به منظور بزرگداشت مقام شامخ مرجعیت، روز چهارشنبه (امروز) را در سراسر کشور عزای عمومی و در استان قم تعطیل رسمی اعلام کرد. همچنین طی ابلاغی از سوی آیتالله اعرافی، حوزههای علمیه در سوگ ارتحال آیتاللهالعظمی صافیگلپایگانی رضوانالله تعالی علیه، تا پایان هفته تعطیل است. مراسم تشییع پیکر مرحوم آیتالله لطفالله صافی گلپایگانی(ره)، امروز ساعت ۱۰ صبح از فلکه جهاد قم به سمت حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلامالله علیها برگزار میشود. گفتنی است پیکر این مرجع عالیقدر بعد از تشییع در شهر قم، طبق وصیت ایشان، برای تدفین به شهر کربلا در عراق منتقل خواهد شد.
مرحوم آیتالله العظمی شیخ لطفالله صافی ۳۰ بهمن ۱۲۹۷ هجری شمسی در گلپایگان متولد شد. وی تحصیلات خود را در گلپایگان آغاز کرد و ادبیات عرب، کلام، تفسیر قرآن، حدیث، فقه و اصول را تا پایان سطح، در زادگاه خود به سرانجام رساند. لطفالله صافیگلپایگانی، در ۲۳ سالگی از گلپایگان به قم هجرت کرد و در درس آیتالله سیدمحمدتقی خوانساری، آیتالله سیدمحمد حجت کوهکمرهای، آیتالله سیدصدرالدین صدر، آیتالله سیدمحمدرضا گلپایگانی و آیتالله بروجردی حاضر شد. ایشان پس از ۴ سال اقامت در قم، به مدت یک سال در نجف ساکن شد و در درس آیتالله محمدکاظم شیرازی، آیتالله سیدجمالالدین گلپایگانی و آیتالله شیخ محمدعلی کاظمی حضور یافت. این مرجع عالیقدر از شاگردان برجسته آیتالله العظمی بروجردی بود و توانایی ویژه علمی او موجب شد پاسخگویی به سوالات فقهی و کلامی و همچنین نگارش کتاب منتخبالاثر، از سوی آیتالله بروجردی به وی واگذار شود. این فقیه گرانقدر، علاوه بر موارد مذکور، مطالعات گستردهای در زمینه ادبیات و تاریخ اسلام و ایران داشته و ضمن آشنایی با قالبهای گوناگون شعری، در سرودن شعر نیز مهارت کامل داشت. ایشان همچنین از مشاوران نزدیک و همچنین از اعضای شورای استفتای آیتالله بروجردی بود. آیتالله صافیگلپایگانی، پس از درگذشت آیتالله العظمی سیدمحمدرضا گلپایگانی در آذرماه ۱۳۷۲ شمسی، به عنوان مرجع تقلید شناخته شد. آیتالله سیدمحمدرضا گلپایگانی در وصیتنامه خود، ایشان را مجتهد مسلم و عادل خوانده بود.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، حضور در صحنههای مختلف مبارزه با رژیم ستمشاهی باعث حساسیت ساواک نسبت به این فقیه آگاه شد و بالاخره به توقیف یکی از کتب ایشان که حاوی مطالبی در نقد فساد رژیم شاه بود، منجر شد. فعالیتهای علمی و حوزوی این مرجع عالیقدر باعث نشد از حضور اجتماعی و سیاسی پرهیز کند. او عضو مجلس خبرگان قانون اساسی که از ۲۸ مرداد تا ۲۴ آبان ۱۳۵۸ شمسی تشکیل شده بود و مسؤولیت تدوین قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران را به عهده داشت، بود. همچنین سال ۱۳۵۹ شمسی با حکم حضرت امام خمینی، عضو فقهای شورای نگهبان و نخستین دبیر شورای نگهبان شد. همچنین میتوان آیتالله لطفالله صافیگلپایگانی را از نویسندگان پرکار شیعی دانست، آنچنان که بیش از ۸۰ عنوان کتاب از وی به زبانهای فارسی و عربی منتشر شده است. برخی از آثار او به زبانهای انگلیسی و اردو ترجمه شده و پارهای از این کتابها برنده جایزه کتاب سال ولایت و کتاب سال مهدویت شدهاند. از آن جمله میتوان به «منتخبالاثر فیالامام الثانی عشر» اشاره کرد که درباره امام مهدی(عج) و در 10 فصل است. نصوص مرتبط با دوازده امام، نصوص مرتبط با امام زمان و تاریخ زندگی و چگونگی ظهور آن امام، بخشهای اصلی کتاب است. این کتاب سال ۱۳۸۰ شمسی، در ۳ جلد چاپ شده که مجموعاً ۱۴۰۰ صفحه است. منتخبالاثر، در نخستین دوره کتاب سال ولایت، اثر برگزیده شناخته شد و در نخستین دوره کتاب سال مهدویت، اثر برتر نام گرفت. «الاحکام الشرعیه ثابته لا تتغیر»، «التعزیر، احکامه و ملحقاته»، «ضروره وجود الحکومه او ولایه الفقهاء فی عصر الغیبه»، «نظام امامت و رهبری»، «نیایش در عرفات؛ شرحی بر دعای عرفه»، «تجلی توحید در نظام امامت» و «انتظار عامل مقاومت» از جمله کتب این مرجع عالیقدر جهان اسلام است.
* مرجعیت شیعه در عزای شیخالمراجع
مراجع عظام تقلید و علمای سرشناس روز گذشته با انتشار پیامهایی درگذشت آیتالله العظمی صافیگلپایگانی را تسلیت گفتند. آیتالله سیدعلی حسینیسیستانی با صدور پیامی نوشت: فقدان آن بزرگوار که از اساطین حوزه علمیه مقدسه قم و حسنات این دوران و خدمتگزاران نمونه دین و مذهب بودند خسارتی عظیم است. آیتالله العظمی جوادیآملی نوشت: ارتحال اسفبار شیخ الفقهاء و المراجع حضرت آیتاللهالعظمی حاج شیخ لطفالله صافیگلپایگانی (قدسالله نفسهالزکیه) را به محضر مبارک حضرت ختمی امامت ولیعصر (أرواحنا فداه)، مراجع بزرگوار تقلید، حوزههای علمیه جهان اسلام، اساتید معظم و بیت مکرم آن مرجع عظیمالشأن، تسلیت عرض نموده و علوّ مرتبت آن فقیه راحل و صبر جمیل همگان از ذات اقدس ربوبی مسألت میشود. آیتالله العظمی نوریهمدانی هم در پیامی ضمن تسلیت این ضایعه نوشت: آن فقیه بزرگوار یکی از ارکان اسلام و حوزههای علمیه و از برجستگان شاگردان آیتاللهالعظمی بروجردی و مورد عنایت و اعتماد خاص امام «رحمهالله علیهما» بودند و ارادت خاص ایشان به حضرات معصومین «علیهمالسلام» و مبارزه با فرقههای منحرف و تألیف کتب فقهی و کلامی و حضور مؤثر اجتماعی و سیاسی از ویژگیهای آن مرحوم بود. آیتالله العظمی ناصر مکارمشیرازی هم با تسلیت فقدان این عالم جلیلالقدر نوشت: آن مرد بزرگ که از برجستهترین شاگردان آیتاللهالعظمی بروجردی قدس سره و یکی از برترین فقهای عصر ما بود آثار فراوانی در عرصههای مختلف از جمله کتب فقهی و کلامی و مبارزه با فرقههای منحرف و احداث و تجدید بناهای مذهبی همچون مسجد عظیم امام حسن عسکری علیهالسلام را از خود به یادگار گذاشت. آیتالله العظمی جعفر سبحانی نیز در پیامی با توصیف رحلت آیتالله صافیگلپایگانی به مصداق روشن «ثلمه فی الاسلام» نوشت: او در عین اشتغال به فقاهت و استنباط احکام، پیوسته مراقب اعتراض دشمنان بود و با قلم روان به روشنگری میپرداخت. شیخ زکزاکی رهبر شیعیان نیجریه هم با صدور پیامی درگذشت آیتالله صافیگلپایگانی را تسلیت گفت.
* پیام تسلیت سران قوا
سران قوا با انتشار پیامهای جداگانه، درگذشت این عالم بزرگوار و مرجع بزرگ شیعیان را تسلیت گفتند. در پیام حجتالاسلام والمسلمین سیدابراهیم رئیسی آمده است: «این عالم ربانی که از شاگردان مبرز آیات عظام بروجردی، حجت و گلپایگانی بوده و پس از انقلاب اسلامی عضو مجلس خبرگان اول و مدتی مسؤولیت خطیر دبیری شورای نگهبان را بر عهده داشت، با بینش عمیق دینی، زهد و سادهزیستی و قلبی سرشار از عشق به اسلام و اهلبیت(ع)، بویژه حضرت ولیعصر(عج) عمر گرانمایه خود را وقف مجاهدت در مسیر گسترش معارف اسلامی و نظام اسلامی نمود». در ادامه پیام رئیسجمهور آمده است: «این مرجع والامقام همزمان با تلاش در پاسداری از ارزشهای دینی و تألیف آثار ارزشمند فراوان و تربیت شاگردان، در سنگر مبارزات انقلابی نیز حضوری فعال داشت. به یقین آثار ماندگار و سلوک معنوی ایشان همواره الهامبخش و چراغی فراروی طلاب و فضلا و حوزههای علمیه خواهد بود». محمدباقر قالیباف هم در پیامی ضمن تسلیت فقدان این عالم عالیقدر نوشت: «ایشان در سراسر حیات پربرکت خویش بهعنوان یکی از پرکارترین نویسندگان و اندیشمندان شیعی با انتشار بیش از ۸۰ عنوان کتاب به زبانهای مختلف دنیا از جمله منتخبالاثر فی الامام الثانی عشر، بیان الاصول، فروغ زیارت، امامت و مهدویت و دیگر آثار، نقش موثری در توسعه و تحقیق در زمینههای مختلف علوم اسلامی و فقهی داشتند». در بخش دیگری از پیام رئیس مجلس شورای اسلامی آمده است: «آن فقیه روشنضمیر در بیان صریح مسائل مختلف کشور اعم از سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در همه ادوار و دولتهای مختلف اهتمام داشتند و پیش و پس از انقلاب اسلامی همواره یار و یاور وفادار حضرت امام خمینی(ره) و رهبر فرزانه انقلاب بودند و با قبول مسؤولیتهایی خطیر، عمر خود را در مسیر خدمت به مردم گذراندند. آن وجود مبارک، با جمع علم و عمل، هم منشأ نشر معارف حقه اهلبیت(ع) شد و هم در صحنه و میدان گره از کار مردم گشود». حجتالاسلام والمسلمین غلامحسین محسنیاژهای، رئیس قوه قضائیه هم در پیامی در این باره نوشت: «ارتحال شیخالمراجع حضرت آیتاللهالعظمی صافیگلپایگانی، موجب تأسف و تأثر گردید. سراسر عمر نورانی و بابرکت این عالم برجسته و فقیه مکتب آلالله علیهم السلام بهخصوص در مدت زمانی که از سوی بنیانگذار انقلاب اسلامی امام راحل(ره) در شورای محترم نگهبان حضور داشتهاند، همواره منشأ خیر کثیر برای حوزههای علمیه، نظام مقدس جمهوری اسلامی و مردم شریف ایران بوده است».
آیتالله صادق آملیلاریجانی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هم با صدور پیامی ضمن تسلیت ارتحال آیتالله صافیگلپایگانی نوشت: «این فقیه، اسلامشناس و اندیشمند بزرگ معاصر در محضر عالمان برجستهای همچون آیات عظام سیدمحمدتقی خوانساری، سیدمحمد حجت، سیدصدرالدین صدر و سیدمحمدحسین بروجردی رحمتالله علیهم اجمعین کسب معارف کرد. ایشان عمر بابرکت خویش را در راه خدمت به اسلام و نشر معارف اهلبیت علیهمالسلام و دفاع از مکتب تشیع سپری نمود و آثاری سودمند در فقه و اصول و کلام و عقاید از خود به جای گذارد و بیگمان فقدان وی ضایعهای بزرگ برای حوزههای علمیه به شمار میرود. معظمله از ابتدای تشکیل نظام مقدس جمهوری اسلامی با حضور در ارکان تصمیمگیری و در همراهی با امام راحل قدسالله نفسه الزکیه، نهال نوپای انقلاب اسلامی را آبیاری کرد». آیتالله احمد جنتی دبیر شورای نگهبان نیز در پیامی با اشاره به خدمات این مرجع فقید نوشت: «این مرجع عالیقدر علاوه بر تألیف آثار گرانسنگ بویژه در راستای ترویج مهدویت و تربیت شاگردان مکتب امام صادق علیهالسلام، عضویت در خبرگان قانون اساسی و دبیری شورای نگهبان را نیز در کارنامه درخشان خود دارد و در زمره مراجع انقلابی و دغدغهمند و حامی نظام اسلامی به شمار میرفت و رحلت ایشان از این جهت نیز برای اسلام و انقلاب اسلامی یک خسران و ضایعه محسوب میشود».
سردار سرلشکر محمد باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، سردار سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، علی اکبر ولایتی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، احمد وحیدی وزیر کشور و... از دیگر مقامات لشکری و کشوری بودند که با صدور پیامهایی درگذشت این عالم دینی را تسلیت گفتند.
***
پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی ارتحال آیتالله صافیگلپایگانی
حضرت آیتالله العظمی خامنهای در پیامی درگذشت فقیه عالی مقام و مرجع بصیر، حضرت آیتالله آقای حاجشیخ لطفالله صافیگلپایگانی را تسلیت گفتند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری متن پیام رهبر حکیم انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسمالله الرحمن الرحیم
با تاسف خبر درگذشت فقیه عالیمقام و مرجع بصیر، حضرت آیتالله آقای حاجشیخ لطفالله صافیگلپایگانی رضواناللهعلیه را دریافت کردم. ایشان از استوانههای حوزه علمیه قم و از برجستگان علمی و عملی و پرسابقهترین عالم دینی در آن حوزه مبارک بودند. در دوران مرحوم آیتالله بروجردی در شمار برترین تلامذه آن استاد بزرگ، در زمان مرحوم آیتالله سیدمحمدرضا گلپایگانی همراه و مشاور علمی و عملی ایشان، و در دوران انقلاب، امین و مورد اعتماد حضرت امام خمینی رحمتالله علیهم به شمار میرفتند. سالها در شورای نگهبان رکن اصلی آن شورا محسوب میشدند و پس از آن هم همواره درباره مسائل انقلاب و کشور، دلسوزانه و مسؤولانه ورود میکردند و بارها اینجانب را از نظرات و مشورتهای خود مطلع و بهرهمند میساختند. قریحه شعری، حافظه تاریخی و پرداختن به مسائل اجتماعی از دیگر ابعاد شخصیت این عالم کهنسال و بزرگوار بود. رحلت ایشان برای جامعه علمی - دینی کشور مایه تأسف است. اینجانب به خاندان مکرم و فرزندان گرامی ایشان و نیز به مراجع معظم و علمای اعلام حوزه علمیه و مقلدان و ارادتمندان ایشان بویژه در قم و گلپایگان تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت الهی را برای ایشان مسألت مینمایم.
سیدعلی خامنهای
۱۲ بهمن ۱۴۰۰
ارسال به دوستان
بودجه شهری معلولان «ردیف» نیست!
مهدی جابری: شهر تهران در سالهای گذشته با حرکتی آهسته و آرام شاهد بهبود شرایط زندگی شهروندی برای افراد دارای معلولیت بود. نتیجه تلاشهای مدیران قبلی هر چند خیلی خوب نبوده اما حرکتهایی رو به جلو و امیدبخش محسوب میشده است. امسال اما ناگهان اخباری عجیب و غریب درباره بودجه سال آینده شهرداری تهران منتشر شد که انتقاد حامیان و فعالان حقوق افراد دارای معلولیت را به همراه داشت. چند ردیف اعتباری مرتبط با معلولان از بودجه 1401 شهرداری به طور کامل حذف شده و ردیفهای دیگر نیز نسبت به سال گذشته کاهش قابل توجه داشته است. در بودجه سال 1399 پایتخت نزدیک به 560 میلیارد تومان مربوط به معلولان بود که اکنون با گذشت ۲ سال تقریبا نصف شده و به 258 میلیارد تومان رسیده است. همچنین ردیف اعتباری مربوط به «خدماترسانی به معلولان شهر تهران» در بودجه مصوب سال ۱۴۰۰ حدود ۱۲ میلیارد تومان بود که در بودجه 1401 حدود ۵ میلیارد تومان شده است. البته برخی کارشناسان اعتقاد دارند گزارش شفاف و قانعکنندهای درباره همین اعداد و ارقام هزینهشده در اختیار فعالان حوزه معلولیت قرار نگرفته است و نحوه هزینهکرد آنها دقیقا مشخص نیست! با این حال، تنها دلخوشی شهروندان ـ بویژه کنشگران شهری و فعالان حقوق معلولان ـ این بود که هر سال مبالغی هر چند اندک و نامشخص در حوزه معلولیت در شهر تهران هزینه میشود و برخی نهادهای شهری دستکم برای بهسازی و مناسبسازی تعدادی از مسیرها و معابر شهری برای تردد افراد دارای معلولیت، اقداماتی انجام میدهند. اکنون اما این نگرانی ایجاد شده است که همان اقدامات حداقلی نیز سال آینده حذف میشود. چرا که نه فقط دستاوردهای پیشین از بین خواهد رفت بلکه شاهد یک عقبگرد در زندگی شهروندی افراد دارای معلولیت خواهیم بود.
در این شرایط، معلولان و حامیان حقوق آنها آخرین تلاشهای خود را برای تغییر نظر مدیریت شهری پایتخت به کار بستند و امیدوار به مخالفت شورای شهر تهران با حذف یا کاهش ردیفهای اعتباری مرتبط با معلولان شهر بودند اما نتیجه مثبتی از این پیگیریها حاصل نشد. در همین باره از رئیس شورای شهر تهران که پیشتر بدرستی درباره حذف ردیفهای اعتباری شهرداریها از بودجه سال آینده دولت انتقاد کرده بود، انتظار میرفت اکنون نیز درباره حذف اعتبارات مرتبط با معلولان از بودجه شهرداری تهران با حساسیت ویژه ورود کند. آنچه در حال حاضر برای همه دلسوزان شهر اهمیت دارد، حفظ دستاوردهای ارزشمند سالیان اخیر و نیز حرکت رو به جلو در زمینه بهبود شرایط زندگی شهروندی برای افراد دارای معلولیت است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|